مسجدِ مـــا

مسجد مجازی مسجدنا، در جستجوی مسجد آرمانی

مسجدِ مـــا

مسجد مجازی مسجدنا، در جستجوی مسجد آرمانی

مسجدِ مـــا

امام خامنه ای:


بسیج سیاسى است،
اما سیاست‌زده نیست،
سیاسى‌کار نیست، جناحى نیست؛
بسیج مجاهد است،
اما بى‌انضباط نیست، افراطى نیست؛

بسیج عمیقاً متدین و متعبد است،
اما متحجر نیست، خرافى نیست؛

بسیج بابصیرت است،
اما ازخودراضى نیست؛
بسیج اهل جذب است - گفته‌ایم جذب حداکثرى -
اما اهل تسامح در اصول نیست؛

بسیج غیور است،
پاسدار خطوط فاصل است؛

بسیج طرفدار علم است،
اما علم‌زده نیست؛

بسیج متخلق به اخلاق اسلامى است،
اما ریاکار نیست؛

بسیج در کار آبادکردن دنیاست،
اما خود اهل دنیا نیست.

این شد یک "فرهنگ".

منبع:
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=18087
****************
*************
******


"امروز اینترنت و ماهواره

و وسایل ارتباطىِ بسیار متنوع وجود دارد

و حرف، آسان به همه جاى دنیا مى‌رسد.

میدان افکار مردم و مؤمنین،

عرصه‌ى کارزار تفکرات گوناگون است.

امروز ما در یک میدان جنگ

و کارزار حقیقىِ فکرى قرار داریم.

این کارزار فکرى

به‌هیچ‌وجه به زیان ما نیست؛ به سود ماست.



اگر وارد این میدان بشویم

آنچه را که نیاز ماست - از مهمات تفکر اسلامى

و انبارهاى معارف الهى و اسلامى - بیرون بکشیم

و صرف کنیم، قطعاً بُرد با ماست؛



لیکن مسأله این است که


ما باید این کار را بکنیم."

*******************
مسأله این است که
ما باید این کار را بکنیم.****
*********



zqz.ir/ masjedona
ساجد
19 اسفند 1391
سالروز شهادت
اهل قلم و بیان و عمل صالح،
مصلح و پیشتاز
بیداری مسلمانان
سید جمال الدین اسد آبادی


ارتباط با مسجد مجازی
masjedeman@chmail.ir

کلمات کلیدی

پژوهشی دربارۀ حدیث کسا با مقدمه آیت الله ری شهری

پیش درآمدی برای مبانی تدبر

واجب النفقه و ارتباطش با زکات قطره

واجب النفقه های مستحق نه فطریه؛بلکه ضروریات سال شاملشان می شود

مفهوم واجب النفقه های فامیل

حجت الاسلام زارع عمادی امام جماعت مسجد

مستحقان فطریه در فامیل و محله

مستحقان فطریه در فامیل

شناسایی مستحقان فطریه در فامیل

اهمیت شناسایی مستحقان فطریه

کانال تلگرامی انصارالمقاومه

روش پیوستن به کانال تلگرامی انصارالمقاومه

هفتمین دوره نهضت صحیح خوانی قرآن

لینک جدید مطالعه آنلاین تفسیر تسنیم

کتاب انتظارعامیانه عالمانه ذعارفانه

دانلود کتاب دادگستر جهان

معرفی کتاب انتظار عامیانه عالمانه عارفانه

دعای عرفانی عرفه

دعای عرفانی امام حسین سلام الله علیه در روز عرفه

اعمال روز عرفه از مفاتیح الجنان

اعمال شب عرفه از مفاتیح الجنان

قصه ی جنگ تحمیلی از زبان بچه های محل

قصه ی جنگ تحمیلی

روایتی نو از دفاع مقدس

کلاس آموزشی خانواده

سبک زندگی در مسجد طراز

دانلود صلواتی بنر برای رهپیمایی اربعین

بنر اربعین

رسانه اربعین

فضای مجازی به اندازه انقلاب اسلامی اهمیت دارد

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

دو جهان ایرانی:مسجد و کافی شاپ

جمعه, ۲۵ مرداد ۱۳۹۲، ۰۵:۵۲ ب.ظ

دو جهان ایرانی:

مسجد و کافی شاپ

چکیده: در این مقاله با بهره‏مندی از الگوی تبیینی بوردیو به بررسی تطبیقی دو سبک زندگی اصول‏گرایی انقلابی و پسامدرن می‏پردازیم. جامعة آماری، جوانان منطقه3 تهران هستند که به طور متناوب به کافی شاپ‏ها یا بسیج مساجد این منطقه مراجعه می‏کنند. در این پژوهش تاثیر متغیرهای مستقل سرمایة اقتصادی،فرهنگی، نوع گرایش دینی و سیاسی و .. بر گزینش سبک زندگی بررسی شده است

کلمه های کلیدی: سبک زندگی ذائقه مصرف جوانان مسجد کافی شاپ

 

مقدمه

جامعة ایرانی عرصة تنازع، رقابت و همزیستی شیوه‌های گوناگون زندگی است. این شیوه‌های زندگی بر سر دستیابی به سرمایة نمادین در حال منازعه رقابت و چالش با یکدیگرند. نه تنها از زندگی، لذت، ارزش  روایت‏های مختلفی دارند  بلکه حتی از امور عینی رخ داده در گذشته نیز روایت‌های مختلفی دارند گویا چندین تاریخ همزمان در ایران اتفاق افتاده است.[1]

این روایت‌های گوناگون مستتر در شیوه‌های زندگی ارتباط‌های مختلفی میان جفت‌های (دوگانگی‌های) متضاد اساسی ساختاری برقرار می‌کنند. اینان روایت‌های مختلفی از ارتباط میان زندگی/ مرگ، زن / مرد، زمان دور / زمان نزدیک، ‌ایران / اسلام، ایران / غرب و . . . دارند.

 

شیوه‌های متفاوت  و گاه متباین زندگی ایرانی،‌ جهان‌های متفاوت ایرانی‌اند. جهان‌هایی که در آنها اهمیت عناصر مختلف زندگی متفاوت است. این جهان‌ها با وجود تمام این تفاوت‌ها ایرانی‌اند، چرا که حاصل امتزاج و پیوند میان جریان‌های مختلف فرهنگی در بستر تجربة‌ ایرانیان هستند. همچنین همة آنها پیوندی،‌التقاطی و دورگه‌اند. حتی شیوه‌های زندگی‌ای که آشکارا یکی از این جریانات فرهنگی (برای نمونه مدرنیسم و یا اسلام‌گرایی)  را به عنوان الگو و سرمشق برگزیده‌اند و تلاش برای خلوص دارند التقاطی‏اند. چرا که اینان  نیز در واکنش و گفت‌وگو با تجربیات تاریخی ایرانی شکل گرفته‌اند. این تجربیات تاریخی متأثر از برخورد سه نیرو و جریان فرهنگی ایران، اسلامی و غربی شکل گرفته‌اند. فهم هر ایرانی از غرب و یا اسلام محصول پیوند افق‌ها[2] است. از این رو حتی آنانی که خواسته‌‌اند تماماً غربی بیاندیشند و یا آنانی که خواسته‌اند تماماً اسلامی بیندیشند نیز متأثر از پیش‌فهم‌ها و پیش‌ادراک‌ها، عناصری از ایرانیت را در نگاه و کنش خود حفظ کرده‌اند. به همین دلیل تمامی این شیوه‌های زندگی هم ایرانی‏اند و هم التقاطی و پیوندی.

 

نکتة مهم در تحلیل این شیوه‌های زندگی ایرانی آن است که این شیوه‌های زندگی از یک سو هم پیامد تحولات اجتماعی ـ فرهنگی ایرانند و هم از سوی دیگر شکل دهنده تحولات اجتماعی و فرهنگی می‌باشند. حاصل این دیالکتیک میان عاملان و شرایط تاریخی ایران جهان‌های فرهنگی مختلفی است که در عرصة فرهنگی و اجتماعی ایران درحال تنازعند. موضوع اصلی تنازع،‌ تحمیل «تعریف مشروع و معیار » از زندگی(بوردیو، 1984 و 1382و 1384 و بارکر، 1383) و عناصر مهم آن است.

 

در میان شیوه‌های زندگی مختلف دو شیوة زندگی بیش از دیگران در تقابل با یکدیگر شکل گرفته است. طیفی از جامعه متأثر از ارزش‌های انقلاب اسلامی کماکان بر حفظ شیوة زندگی اسلام‌گرا و انقلابی تأکید کردند. این شیوة زندگی که می‌توان آن را اصول‌گرایی انقلابی نامید با سیاست‌های جمهوری اسلامی منطبق است. نفی مصرف‌گرایی غربی، دوری از نشانه‌های هویت غربی و مدرن، تأکید بر ارزش‌های اسلامی با برداشت فقاهتی، اجتناب از روابط با نامحرم و دوری از مدگرایی از جمله ویژگی‌های این شیوه زندگی است. در مقابل به ویژه در میان اقشار مرفه‌تر شیوه زندگی متخالفی شکل گرفت که با ویژگی‌هایی چون مدگرایی،‌ گسترش ارتباط با جنس مخالف، تأثیرپذیری از جریان‌های جهانی مصرفی و . . . شناخته شد. این سبک زندگی مورد مخالفت مستقیم وغیرمستقیم نظام قرار گرفت.

 

اگر پیوستاری از سبک‌های زندگی ایرانیان رادرنظر بگیریم این دو شیوة زندگی در دو قطب این پیوستار قرار می‌گیرند. یکی از این دو حاصل پیوند ایران با اسلام است و دیگری حاصل پیوند ایران وغرب. البته پیوندهای دوگانه و چندگانه دیگری نیز در عرصه شیوه‌های زندگی ایرانی رخ داده است لیکن این دو بیشترین تخالف را با یکدیگر دارند و مقایسه این دو زندگی متخالف می‌تواند فهم بهتری از منازعات و رقابت‌های اجتماعی و سیاسی جامعه ایرانی بدست دهد. همچنین این دو سبک زندگی در رقابتی جهانی نیز با یکدیگر به سر می‌برند.

 

برای بررسی این دو شیوة زندگی در ایران شهر تهران و خاصه شمال شهر تهران مناسب‌تر به نظر می‌رسد. در این بخش از شهر تهران سطح مناسب‌تر درآمد اقتصادی امکان بروز شیوه‌های زندگی انتخابی را افزایش داده است . همچنین جریان‌های جهانی و ملی بیشترین تعامل را در این منطقه کشور دارند و همین طور کلان شهر مکان مناسب‌تری برای بررسی تغییرات فرهنگی است . به تعبیر دیوید لایون «هر حرکتی به سوی وضع پسامدرن، حرکتی کلان شهری است»(لایون،1383 :101). درشهر است که می‌توان تغییر تأکید از اموراقتصادی و کارکردی به مسایل فرهنگی و زیباشناختی را مشاهده کرد. اسکات لش معتقد است تجلی مکانی این تغییرات فرهنگی را بیش از هر جا در شهرهای بزرگ می‌توان یافت (لش،1383 :360).

 

برای مقایسه دو سبک زندگی پسامدرن و اسلام‌گرای انقلابی بهترین گروه سنی جوانان هستند چرا که جوانان خواه در مقام کارگزار و خواه در مقام پذیرنده بیش از هر گروه سنی دیگر درگیر جریان‌های فرهنگی جدید هستند. به تعبیر زیمل(1380) جنبش‌هایی که در حال توصیف آنیم بیش از هر گروه سنی دیگر جنبشی از‌ آنِ جوانان هستند. این جوانان هستند که تغییرات تاریخی انقلابی را به وجود می‌آورند. زیمل علت این امر را آن می‌داند که «کهنسالان با نیروی حیاتی‌ رو به زوال هرچه بیشتر و بیشتر متوجه محتوای عینی زندگی هستند . . . ولی جوانان بدواً متوجه جریان زندگی هستند، فقط بی‌تاب آن هستند که توان‌ها و نیروی حیاتی زیاده خود را تا حد نهایت گسترش دهند»(زیمل، 1380 : 235).

 

برای مطالعة شیوة زندگی جوانان اصول‌گرای انقلابی، مساجد و برای مطالعة سبک پسامدرن، کافی شاپ‏های منطقة 3 تهران برگزیده شد. این مکان‌ها بیش از هرمکان دیگر فضاهای اجتماعی‌ای‏اند که توسط این دو شیوه زندگی شکل گرفته‌اند. در این دو فضای اجتماعی دوگونه ارزش‏های مختلف حاکم است. در کافی‌شاپ‌ها شاهد مد و سلیقه التقاطی، تعامل امر محلی و جهانی، ‌اهمیت بازی، سرگرمی و مصرف، نقش حیاتی لذت و . . . هستیم (لایون، 1383 و تورن ، 1381)و در مقابل در مساجد شاهد سوءظن به لذت ها، اسلام‌گرایی فقاهتی، جدایی زن و مرد و . . . هستیم.

 

در این مقاله به بررسی تطبیقی دو شیوة زندگی متخالف در میان جوانان منطقة 3 تهران یعنی میان آنانی که بسیج مساجد کانون تجمع‌شان است با آنانی که پاتوق‌هایشان در کافی‌شاپ‌ها قرار دارد را می‏پردازیم...

 

 

پایه‏ های نظری

 

آیا سبک زندگی‌های مورد بررسی به ویژه سبک زندگی رایج در میان جوانان کافی‌شاپ‌ها سبک زندگی پسامدرن است یا سبک زندگی‌ای است متأثر از ویژگی‌های مدرنیته متأخر است. به نظر می رسد جدا از بحث‌های مربوطه به اینکه آیا وضعیت مورد مشاهده در این سبک‌‌های زندگی، حکایت از مدرنیته متأخر دارد و یا ما وارد جهان پسامدرن شده‌ایم، می‌توان در هر دو گروه از نظریات ویژگی‌های مشترکی برای سبک زندگی یافت . از جمله این ویژگی‌ها عبارتند از؛ تنوع و تکثر،‌ ناهمگونی،‌ تغییرات سریع و بیانی بودن، جدا از تشابه ویژگی‌ها در بخش تبیین نیز می‌توان میان بخشی از پساساختارگرایان و معتقدان به مدرنیته متأخر نیز وجوه تشابهی یافت.

 

بخشی از متفکران پسامدرن معتقد به امحای امر اجتماعی‌اند و یا همچون اولریش بک نقش عوامل اجتماعی را در انتخاب سبک زندگی نادیده می‌گیرند. اما بخشی از متفکران پسامدرن کماکان اهمیت عضویت در گروه‌های اجتماعی و همچنین تجربیات اجتماعی را در انتخاب سبک زندگی توسط عاملان مدنظر دارند. تبیین‌های نظریه بوردیو می‌تواند در تحلیل‌های این گروه دوم مورد استفاده قرار گیرد. فدرستون، اسکات لش، گیبینز و بوریمر و معتقدند که می‌توان روش تحلیل بوردیو را برای تحلیل پست مدرنیته بکار گرفت.

 

گیبینز و بوریمر(1381) معتقدند انتخاب‌های سبک زندگی مردم با موقعیت‌های ایشان در فضای اجتماعی مرتبط است و می‌توان از الگوی مفهومی بوردیو در تحلیل آن استفاده کرد. با وجود پویایی فضای اجتماعی و نقل و انتقالات دائمی افراد و گروه‌ها در آن کم و بیش حدود این جابجایی‌ها هنوز به نقطة شروع و جایگاه اولیه افراد و گروه‌ها وابسته است . همچنین با وجود گسترش بازاندیشی در میان عاملان اجتماعی هنوز حدود بازاندیشی بی‌ارتباط با تجربیات و جایگاه اجتماعی عاملان نیست. البته گیبینز و بوریمر اصلاحیه‌ای در الگوی نظری بوردیو انجام می‌دهند که برای این پژوهش بسیار حائز اهمیت است. نکته مهم این است که در جوامع سنتی و در مدرنیته برخی از سبک‌های زندگی برتر از دیگران شمرده می‌شدند اما در وضعیت جدید دیگر چنین ادعاهایی نمی‌تواند صادق باشد. استدلال ایشان این است که «ارزش نسبی داشتن یک سبک زندگی بیشتر از سبک زندگی دیگر از لحاظ اهمیت فروکش کرده است»‌ (گیبینز و بوریمر، 1381 : 126-125).

 

اسکات لش(1383) از معتقدان به جامعه‌شناسی پست مدرنیسم نیز رهیافت بوردیو را در تحلیل فرهنگی بکار می‌گیرد. لش مستند به برخی از آثار بوردیو به‏ویژه کارهای مردم‏شناسانه وی و همچنین با استنباطی که خود به وسیله مفاهیم بوردیویی انجام می‌دهد، ویژگی‌های سنت، مدرنیته و پسامدرنیته را درنظر بوردیو بیان می‌کند. مدرنیزاسیون در نظریة بوردیو به مفهوم تمایزیابی و خودمختارشدن میدان‌ها (حوزه‌ها) در سطح ساختاری و تمایزیابی منش در سطح عاملیت راجع است،«پست مدرنیزاسیون فرایند تمایززدایی و واژگون شدن خودمختاری است. این فرآیند هم شامل فرآیند تمایززدایی میدان‌ها یا ساختارها، و هم تمایززدایی عاملیت یا «‌منش است»( لش، 1383: 377).

 

اسکات لش دو عامل محرک را در فرآیند پست مدرنیزاسیون مهم تشخیص می‌دهد و نظریه بوردیو را برای تحلیل آنها مهم می‌داند. عامل نخست پیدایش طبقات اجتماعی جدیدی است که حاملان صور فرهنگی جدید پست مدرنیستی هم در حوزه‌های تولید و هم در حوزة پذیرش و مصرف هستند و عامل دوم پیدایش نوع جدیدی از نیرو نوکیشی با کهن کیشی است. هر دوی این عوامل درتحلیل سبک‌های زندگی مورد مطالعه در این مقاله حائز اهمیت است.

 

نکتة دیگر این پرسش است که آیا الگوی بوردیو درترسیم فضای اجتماعی، اختصاص به فرانسه دارد یا می‌توان آن را در مورد کشور ما نیز بکار بست؟ بوردیو نیز آرزو داشت تا الگوی نظری وی دردیگر نقاط جهان نیز مورد آزمون تجربی قرارگیرد. وی سرمایة اقتصادی و فرهنگی را دو عامل اصلی در انتخاب سبک زندگی توسط عاملان در کشورهای پیشرفته صنعتی می‌دانست(بوردیو،1984 و 1996) ولیکن خود نیز اذعان داشت که ممکن است در کشورهای دیگر سرمایه‌های دیگر اهمیت بیشتری داشته باشند(بوردیو، 1380). از این رو با توجه به قدرت دو نهاد دین و سیاست در فرهنگ ایرانی در تحلیل خود از این دو عامل علاوه بر فرهنگ و اقتصاد در گزینش سبک زندگی توجه می‌کنیم.

 

دین نه تنها می‌تواند مردم را نسبت به برخی از سبک‌های زندگی در قیاس با سبک‌های زندگی دیگر ترغیب نماید بلکه می‌تواند تأثیر قابل ملاحظه‌ای در کنترل فرهنگ مصرفی و سبک‌های زندگی مصرفی داشته باشد. باکاک معتقد است «هنوز مواعظ دینی می‌توانند بسیاری از مردم را در سراسر جهان با دلایل مستحکم و الگوهای برانگیزنده به محدودکردن امیال شان به کالاها و تجارب مصرفی ترغیب کنند»‌(باکاک،‌1381: 177). از این رو دین نه تنها می‌تواند بر انتخاب سبک زندگی اثر گذارد بلکه احتمالاً در سبک‌های زندگی دینداران تبعیت کمتری از الگوهای مصرف سرمایه‌داری خواهد شد. از نظر باکاک ادیان جهانی به دلیل توانایی‌شان در اقناع امیال ناخودآگاه می‌توانند عمل مصرف‌گرایی پسامدرن را نقد و مهار کنند.

از این رو  با توجه به ادبیات نظری سئوال‏های ذیل مطرح گردید:

 

تفاوت‏های اصلی سبک زندگی جوانان بسیج مساجد و کافی شاپ چیست؟

 

عناصر و منابع این دو فرهنگ از چه فرهنگ‏هایی گرفته شده و چگونه ترکیب و بازسازی شده است؟

 

این دو سبک زندگی در چه زمینه‏ها و بسترهای اجتماعی شکل گرفته‏اند و چه نسبتی با یکدیگر دارند؟

 

هنجارهای مصرف در این دو سبک زندگی چگونه است؟

 

این دو سبک زندگی با چه نظام‏های ارزشی قرابت دارند؟

 

‏میزان سرمایه فرهنگی و اقتصادی، نوع دینداری و گرایش‏های سیاسی چه تاثیری برگزینش سبک زندگی دارد؟

 

جهت مطالعه این دو سبک زندگی از هر دو روش کمی و کیفی استفاده شد .در بخش کیفی از روش مشاهده مشارکتی و در بخش کمی از روش پیمایش و  تکنیک پرسشنامه  استفاده شد. جامعة مورد تحقیق جوانان منطقة 3 تهران هستند که مرکز تجمع و یا پاتوق ایشان کافی‌شاپ‏ها و یا مساجد منطقة 3 است. گروه سنی مورد نظر جوانان 17 تا 30 سال است. برآورد حجم جامعه آماری جهت محاسبه حجم جمعیت نمونه از جمله دشواری‌های این تحقیق بود. برای این منظور فهرستی از مساجد و کافی‌شاپ‌های منطقه تهیه گردید. سپس با مراجعه به 30 کافی‌شاپ و 10 مسجد حجم تقریبی جامعة آماری برآورده گردید و از طریق پیش‌آزمون نسبت p.q و از طریق فرمول کوکران حجم جمعیت نمونه بدست آمد.  جمعیت نمونه براساس نمونه‌گیری منطبق سهمیه‌ای میان جوانان کافی‌شاپ و مسجد به نسبت 3 به 1 تقسیم گردید سپس بقیه مراحل توسط نمونه‌گیری خوشه‌ای انجام گردید.

 

 

 

جهان مسجد، جهان کافی شاپ

 

75 درصد جمعیت نمونه را جوانان کافی‌شاپ و 25 درصد را جوانان مسجد تشکیل می‌دادند. از جهت جنسیتی نیز حدود 60 درصد پاسخگویان زن و بقیه را مـردان تشکیـل می‌دادند. از جهت مشخصات زمینه‌ای مانند وضعیت تأهل، تحصیلات ، تحصیلات پدر و مادر، بعد خانوار تفاوت‌هایی میان دو گروه منزلتی وجود دارد.

 

چنانچه انتظار می‌رفت درصد متأهلین در میان جوانان مسجد (سبک زندگی اصول‌گرایی انقلابی) بسیار بالاتر از درصد متأهلین در میان جوانان کافی‌شاپ (سبک زندگی پسامدرن) است. متوسط سطح تحصیلی جوانان پسامدرن بالاتر از جوانان اصول‌گرا است. این تفاوت در مورد سطح تحصیلی پدران این جوانان نیز وجود دارد. اما تفاوت سطح تحصیلی در میان مادران بیشتر است. از جهت منزلت شغلی نیز وضعیت جوانان شاغل پسامدرن بهتر است . این تفاوت منزلت شغلی در مورد پدران افزایش نیز می‌یابد. در مورد بعد خانوار نیز میانگین بعد خانوار جوانان اصول‌گرا بیشتر است.

 

سبک زندگی جوانان مسجد و جوانان کافی‌شاپ که به ترتیب اصول‌گرایی انقلابی و پسامدرن نامیده‏ شد در ابعاد مختلف مورد مقایسه قرار گرفت. این ابعاد عبارتند از:

 

1. فعالیت‌های وقت آزاد (اعم از نوع ورزش، مسافرت، نحوة استفاده از رایانه، کلاس‌های آموزشی، نوع مهمانی، رفتن به تئاتر و سینما، هیئت‏های مذهبی، مطالعه و . . . )،

2. هنجارهای مصرف (مانند ملاک‌های انتخاب پوشاک . . . ) ، 3. مدیریت بدن و بخش ذهنی‏تر آن شامل اهمیت عناصر مختلف زندگی و الویت ارزش‌های مادی و فرامادی.

 

جوانان کافی‌شاپ بیش از جوانان مسجدی به سینما و تئاتر می‌روند. در حالی که درصد بالایی از جوانان مسجدی در اوقات آزاد خود به هیئت‌های مذهبی می‌روند و همچنین قرآن، دعا و کتب مذهبی می‌خوانند، این فعالیت‌ها در میان جوانان کافی‌شاپ رایج نیست. درصد

 

جوانان مسجدی که در اوقات آزاد مطالعه غیردرسی می‌کنند بالاتر از جوانان کافی‌شاپ است. جوانان کافی‌شاپ نیز بیش از جوانان مسجدی در اوقات آزاد خود با دوستان‏شان تلفنی صحبت می‌کنند. در زمینة انتخاب نوع ورزش نیز تفاوت‌های بارزی میان جوانان مسجد و جوانان کافی‌شاپ وجود دارد. ورزش‌های اسکی، اسکی روی آب، اتومبیل رانی، بدن‏سازی و ایروبیک، بیلیارد و تنیس در میان جوانان پسامدرن کافی‌شاپ رایج‌تر از جوانان اصول‌گرای مسجدی است. در مقابل ورزش‌های کوهنوردی، پیاده روی و دو، شنا، فوتبال، ورزش‌های رزمی، والیبال، پینگ‌ پونگ و بدمینتون در میان جوانان اصول‌گرا رایج‌تر از جوانان پسامدرن است(بوردیو، 1381). چنانچه ملاحظه می‌شود ورزش‌های جوانان پسامدرن انفرادی‌تر است و بیشتر جنبه زیباشناختی دارد و کمتر قدرتی است و برخورد فیزیکی کمتری دارد. در مقابل ورزش‌هایی که مورد اقبال جوانان اصول‌گرا است در مقایسه با ورزش‌های مورد علاقة جوانان پسامدرن بیشتر جنبة قدرتی دارد، این ورزش‌ها اجتماعی‌ترند.

 

جوانان پسامدرن عموماً بیشتر از جوانان اصول‌گرا به مسافرت سیاحتی می‌روند در مقابل جوانان اصول‌گرا بسیار بیشتر از جوانان پسامدرن به مسافرت زیارتی می‌روند با این حال 1/16 درصد جوانان کافی‌شاپ به مسافرت زیارتی نیز می‌روند.

 

در این دو نوع سبک زندگی نحوة استفاده از رایانه متفاوت است. جوانان اصول‌گرا از رایانه بیشتر جهت کارهای فنی و هنری و همچنین مطالعه اطلاعات سایت‌ها استفاده می‌کنند در مقابل رایانه برای جوانان کافی‌شاپ جنبه ارتباطی و تفریحی نیز دارد.

 

جوانان این دو سبک زندگی گرایش‌های متفاوتی به کلاس‌های آموزشی دارند. کلاس‌های موسیقی، آواز، زبان، رقص و . . . در میان جوانان کافی‌شاپ علاقمندان بیشتری دارد. در حالی که برای بخش عمده‌ای از جوانان کافی‌شاپ، رفتن به پارتی یکی از فعالیت‌های اوقات فراغت است و تمایل به این نوع مهمانی‌ها بیشتر از مهمانی‌های خانوادگی است در مقابل جوانان مسجدی تمایل بسیار بیشتری به مهمانی‌های خانوادگی دارند و این نوع مهمانی را ترجیح می‌دهند.

 

موسیقی جایگاه مهمتری در سبک زندگی جوانان کافی‌شاپ دارد. در این سبک زندگی موسیقی خارجی نیز همانند موسیقی داخلی مورد توجه است حال آنکه موسیقی خارجی در میان جوانان اصول‌گرا رایج نیست و موسیقی داخلی نیز در قیاس با جوانان کافی‌شاپ کمتر رایج است. جوانان کافی‌شاپ بسیار بیشتر از شبکه‌های داخلی به تماشای ماهواره می‌پردازند. در مقابل تماشای برنامه‌های شبکه‌های ماهواره‌ای در میان جوانان مسجد رایج نیست و ایشان بیشتر از جوانان کافی‌شاپ شبکه‌های داخلی را تماشا می‌کنند.

 

ذائقة موسیقیایی نیز در میان جوانان کافی‌شاپ و جوانان مسجد تفاوت جشمگیری دارد. چنانچه انتظار می‌رود نوارهای مداحی و قرآن در میان جوانان کافی‌شاپ رایج نیست و در مقابل شیوع قابل توجهی در میان جوانان مسجد دارد. نکته قابل توجه این است که نوارهای مداحی بسیار بیشتر از نوارهای قرآن در میان جوانان مسجد رایج است.

 

موسیقی سنتی ایرانی که با بزرگانی چون شجریان شناخته می‌شود رواج مشابه‌ای در دو سبک زندگی دارد. موسیقی پاپ داخل کشور در میان جوانان کافی‌شاپ رایج‌تر از جوانان مسجد است. نکته قابل توجه این است که اگرچه طرفداران جدی موسیقی سنتی ایرانی در میان جوانان کافی‌شاپ بیشتر از موسیقی پاپ داخلی است اما از آن سو درصد جوانان کافی‌شاپی که اصلاً به موسیقی سنتی ایران گوش نمی‌کنند نیز بیشتر از کسانی است که اصلاً به موسیقی پاپ داخلی گوش نمی‌دهند. در مورد جوانانِ مسجد، موسیقی سنتی ایرانی نسبتاً رایج‌تر از موسیقی پاپ داخلی است.

 

در مورد موسیقی ایرانی خارج از کشور که عموماً با خوانندگان لس‌آنجلسی شناخته می‌شود میان دو گروه از خوانندگان تمایز قائل شدیم. گروه نخست شامل گوگوش، ابی، داریوش، قمیشی و . . . می‏شود. گروه دوم را خوانندگانی چون اندی، محمد، کامران و هومن و . . . تشکیل می‌دهند. این دو نوع موسیقی در میان جوانان مسجد تقریباً رایج نیست. در مقابل رواج بسیار زیادی در میان جوانان کافی‌شاپ دارند. در میان جوانان کافی‌شاپ هر دو نوع تقریباً به یکسان محبوبیت و رواج دارد.

 

موسیقی کلاسیک خارجی در قیاس با انواع دیگر موسیقی در میان هر دو نوع سبک زندگی رواج کمتری دارد. البته محبوبیت موسیقی کلاسیک خارجی در میان جوانان کافی‌شاپ کمی بیشتر از موسیقی سنتی ایرانی است. جوانان مسجد علاقة بسیار کمتری در قیاس با جوانان کافی‌شاپ به موسیقی کلاسیک خارجی دارند. همچنین تمایل جوانان مسجدی به موسیقی پاپ و راک خارجی نیز کم و تقریباً همانند موسیقی کلاسیک خارجی است. اما موسیقی پاپ و راک خارجی طرفداران بسیاری در میان جوانان کافی‌شاپ دارد. این نوع موسیقی از موسیقی‌های داخل کشور اعم از سنتی و پاپ در میان جوانان کافی‌شاپ محبوب‌تر است. موسیقی لس‌آنجلسی و موسیقی پاپ و راک خارجی محبوب‌ترین انواع موسیقی درمیان جوانانِ کافی‌شاپ است.

 

هنجارهای مصرف در میان جوانانِ مسجد تفاوت زیادی با هنجارهای مصرف در میان جوانانِ کافی‌شاپ دارد. در مورد معیار انتخاب پوشاک عامل زیبایی و رنگ لباس (جدا از تعریف‌های متفاوت از زیبایی) اهمیت یکسانی در این دو نوع سبک زندگی دارد. دو عامل مهم در انتخاب لباس که جوانان کافی‌شاپ را از جوانان مسجد جدا می‌کنند عبارتند از : 1. مطابق مد بودن و 2. مارک دار بودن. این دو عامل اهمیت زیادی در انتخاب لباس در سبک زندگی پسامدرن دارد. حال آنکه سبک زندگی اصول‌گرا نه تنها اهمیتی به این دو عامل نمی‌دهد بلکه موضع انتقادی دارد. عامل اساسی دیگری در انتخاب لباس هست که این بار درمیان جوانان مسجد اهمیت زیادی دارد. حال آنکه در میان جوانان کافی‌شاپ بی‌اهمیت است . این عامل اهمیت‌دادن به مقتضیات فرهنگی کشور در انتخاب لباس است.

 

نکتة قابل توجه این است که هنجارهای مصرفی جوانانِ مسجد بیشتر بر کارایی، سودمندی و برطرف کردن نیازهای حیاتی تأکید دارد. حال آنکه در هنجارهای مصرفی جوانان کافی‌شاپ، فرم و سبک بیش از محتوا اهمیت دارد. در هنجارهای مصرفی جوانان کافی‌شاپ چگونه مصرف شدن مهم‌تر است از محتوایی که مصرف می‌شود. همچنین نیازهای مصرفی بیشتر از آنکه ناشی از نیازهای زیستی باشد ناشی از تمایلات برانگیخته شده توسط جریان‌های فرهنگی فراملی است. هنجارهای مصرفی در این سبک زندگی جهانی و فرا ملیتی است از این رو مقتضیات فرهنگی داخلی اهمیت بسیار کمی دارد. در مقابل هنجارهای مصرفی جوانانِ مسجد در مقابل مصرف‌گرایی موضع انتقادی می‌گیرد و بر فایده‌مندی یک کالا در  برطرف کردن نیازهای ضروری تکیه دارد از این رو معیار با دوام بودن نیز در این سبک زندگی اهمیت بیشتری از سبک زندگی پسامدرن دارد. همچنین در سبک زندگی اصول‌گرا ارزان‌تر بودن لباس در قیاس با سبک زندگی پسامدرن بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرد.

 

میان نوع سبک زندگی و اهمیت دادن به کفش، ساعت و گوشی تلفن همراه رابطة نیرومندی وجود دارد. جوانانِ کافی شاپ بسیار بیشتر از جوانان مسجد به، مدروز بودن کفش، ساعت و گوشی تلفن همراه اهمیت می‌دهند. از منظر جوانانِ مسجد گسترش توجه به مد و زیبایی اندام در جامعه، نشانة انحطاط فرهنگی است. حال آنکه توجه به مد و زیبایی اندام در میان جوانانِ کافی‌شاپ بسیار مهم است .

 

زیستن در هرسبک زندگی نیازمند مجموعه اطلاعاتی از شیوه‌ها و اقلام مصرفی آن سبک زندگی است. در سبک زندگی جوانان کافی‌شاپ مارک[3] اهمیت زیادی دارد. این موضوع حوزه‌های گوناگون تولید اعم از لباس، کفش، ساعت، عطر، لوازم آرایش، عینک، شکلات، کفش ورزشی و . . . را شامل می‌شود. میزان شناخت جوانان کافی‌شاپ از مارک بسیار بیشتر از جوانان مسجدی است و همبستگی قویی میان نوع سبک زندگی و شناخت مارک وجود دارد اما به هر حال در هر دو سبک زندگی انتخاب پوشاک وسیله‌ای است برای بازنمایی و بازسازی هویت متمایز خویش. در هر دو سبک زندگی به بیانی بودن سبک زندگی توجه می‌شود.

 

با بیانی شدن بدن، تن از چیزی صرفاً وراثتی خارج شده است(چاوشیان؛ تقی‏آزادارمکی، 1381) اما این تحول در دو سبک زندگی یکسان نبوده است. جوانان کافی‏شاپ بیشتر از جوانان مسجد این نیاز را احساس می‌کنند که می‌باید وزن خود را کنترل کرد. در میان راه‌های کنترل وزن جوانان کافی‌شاپ بیش از جوانانِ مسجد رژیم غذایی می‌گیرند و در مقابل جوانان مسجد بیشتر ورزش می‌کنند. جدا از رواج متفاوت مدیریت بدن در دو سبک زندگی، در این دو سبک زندگی هنجارهای جنسیتی مدیریت بدن نیز متفاوت است. در میان جوانان مسجدی  جراحی بینی یا صورت مردان برای زیبایی و جوان‌تر شدن عموماً امر پذیرفته‌ای نیست. در مقابل جوانان کافی‌شاپ با مدیریت بدن به وسیله جراحی زیبایی نه تنها برای زنان بلکه برای مردان نیز موافق‌اند. همچنین جوانان کافی‌شاپ اهمیت بسیار زیادی به تناسب اندام می‌دهند و به طور میانگین اهمیت تناسب اندام در سبک زندگی جوانان کافی‌شاپ بسیار بیشتر از سبک زندگی جوانان مسجد است.

 

در سبک زندگی جوانان کافی‌شاپ اهمیت ارزش‌های مادی بیشتر از سبک زندگی جوانان اصول‌گرا است. در حالی که در میان صفات مختلف جوانان کافی‌شاپ تلاش می‌کنند تا بیش از هر چیز جذاب و خوش‌قیافه و همچنین شیک به نظر برسند. جوانان مسجد تلاش می‌کنند دیندار و راستگو به نظر آیند. همچنین صفات اجتماعیِ بودن و مدرن بودن نیز برای جوانان کافی‌شاپ اهمیت بیشتری در قیاس با جوانان مسجد دارد. در میان صفات مختلف در مورد سه صفت جذاب و خوش‌قیافه‌بودن، دیندار بودن و شیک‌بودن بیشترین تفاوت میان دو سبک زندگی را شاهدیم. صفات اولی و سومی عمدتاً مورد توجه جوانان کافی‌شاپ است و صفت دوم مدنظر جوانان مسجد. هر دو گروه به دو صفت اجتماعی بودن و راستگو بودن اهمیت می‌دهند لیکن جوانان کافی‌شاپ به اجتماعی بودن بیشتر توجه نشان می‌دهند و جوانان مسجد بیشتر به راستگو بودن.

 

در هر سبک زندگی اهمیت عناصر مختلف زندگی متفاوت است. در دو سبک زندگی پسامدرن و اصول‌گرا جذابیت فعالیت‌های مختلف تفاوت دارد. جوانان کافی‌شاپ بیش از جوانان مسجد مناسبـات خانوادگی، رابطه با جنس مخالف، ارتباط با دوستان، گردش و خوشگذرانی، ورزش و سرگرمی و خرید کردن را جذاب می‌دانند. در مقابل شرکت در مراسم مذهبی و کار و تحصیل برای جوانان مسجدی جذابیت بیشتری در مقایسه با جوانان کافی‌شاپ دارد.

 

در سبک زندگی جوانان کافی‌شاپ زمانِ نزدیک اهمیت بیشتری از زمانِ دور دارد حال آنکه زمان دور حضور گسترده‌ای‌‌ در سبک زندگی جوانان اصول‌گرا دارد. جوانان اصول‌گرا حضور در دورة زمانی آرمان‏شهر موعود را به هر دورة دیگر ترجیح می‌دهند. حال آنکه آرمان‏شهر دوران ظهور برای جوانان پسامدرن کافی‌شاپ جذابیتی ندارد.

 

از اصول مهم دیگر تمایز میان دو سبک زندگی جوانان کافی‌شاپ و مسجد نوع رابطه زن و مرد است. در سبک زندگی اصول‌گرایی انقلابی، تفکیک جنسیتی بسیار اهمیت دارد حال‌ آنکه در سبک زندگی پسامدرن توجه به تفکیک زدایی جنسیتی است.

 

نوع ایمان و دینداری نیز در دو سبک زندگی متفاوت است. دینداری جوانان مسجد، شریعت‌مدارانه است. احکام فقهی حضوری پررنگ در سبک زندگی جوانان مسجد دارد و در واقع تنظیم کنندة این سبک زندگی است. در مقابل دین‌باوری در میان جوانان کافی‌شاپ گرایش به بی‏شکلی دارد. توجه به فرم از سوی جوانان اصول‌گرا و موضع‌گیری در مقابل فرم از سوی جوانان پسامدرن تمایز اصلی میان نوع دین‌باوری جوانان مسجد و کافی شاپ است. اگرچه در مورد محتوا می‌توان حدس‌هایی را مطرح نمود لیکن محتوا خارج از سنجش و مشاهده‌پذیری عینی و لذا بیرون از دایرة این تحقیق قرار دارد.

 

میزان آشنایی با سینما در میان جوانان کافی‏شاپ تفاوت معناداری با جوانان مسجد دارد. حدود 90 درصد جوانان مسجد آشنایی بسیار پایینی با هنر سینما دارند این درصد برای جوانان کافی‌شاپ حدود 60 درصد است. جوانان کافی‌شاپ و جوانان مسجد به جهت آشنایی با رمان تفاوت معناداری ندارند.

 

گرایش به ایدئولوژی جمهوری اسلامی چه در زمینة سیاست داخلی و چه در زمینه سیاست خارجی در میان جوانان مسجد بسیار بالاست در مقابل گرایش به ایدئولوژی جمهوری اسلامی در میان جوانان کافی‌شاپ بسیار پایین است. گرایش به ایدئولوژی سنتی خانواده به معنای پذیرش نظام هنجاری، نقش‌ها و روابط تعریف شده در یک خانواده سنتی نیز در میان جوانان مسجد بیش از جوانان کافی شاپ است ولی با این وجود حدود 35 درصد جوانان مسجد با این ایدئولوژی مخالف‌اند.

 

سنجش رابطة متغیرهای مستقل (سرمایه اقتصادی ، سرمایه فرهنگی، نوع گرایش دینی، نوع گرایش سیاسی و ایدئولوژی سنتی خانواده) با یکدیگر نشان می‌دهد که: 1) با افزایش گرایش دینی فقاهتی، احتمال گرایش سیاسی به ایدئولوژی جمهوری اسلامی افزایش می‌یابد. 2) با افزایش گرایش دینی فقاهتی احتمال گرایش به ایدئولوژی سنتی خانواده نیز افزایش می‌یابد.3) با افزایش اعتقاد به ایدئولوژی سنتی خانواده، احتمال گرایش به ایدئولوژی جمهوری اسلامی نیز افزایش می‌یابد، البته شدت رابطه ضعیف است. 4) با افزایش بعد خانوار احتمال اعتقاد به ایدئولوژی سنتی خانواده افزایش می‌یابد.

سنجش رابطة متغیرهای مستقل با سبک زندگی نشان می‌دهد که: 1) ارتباط میان سرمایة اقتصادی و سبک زندگی تأیید نمی‌شود. 2) با افزایش سرمایه فرهنگی احتمال گزینش سبک زندگی پسامدرن افزایش می‌یابد. 3) نوع گرایش دینی قوی‌ترین رابطه را با سبک زندگی دارد. با افزایش گرایش‌های دینی فقاهتی احتمال گرایش به سبک زندگی پسامدرن کاهش می‌یابد. 4) میان سبک زندگی و نوع گرایش سیاسی ارتباط نیرومندی وجود دارد. با افزایش اعتقاد به ایدئولوژی جمهوری اسلامی احتمال گزینش سبک زندگی پسامدرن کاهش می‌یابد و بر عکس. 5) با کاهش گرایش به ایدئولوژی سنتی خانواده احتمال گزینش سبک زندگی پسامدرن در قیاس با سبک زندگی اصول‌گرا افزایش می‌یابد.

 

نتیجه گیری

 جامعة ‌ایرانی عرصه تنازع و برخورد جریان‌های مختلف و گاه متباین فرهنگی است. تحولات فرهنگی جهانی در تعامل با تحولات اجتماعی ایران سبک‌های زندگی ایرانی را نخست متنوع و دوم دگرگون‌پذیر و ناپایدار ساخته است. جامعة‌ ایرانی عرصة رقابت سبک‌های زندگی گوناگون جهت تحمیل «تعریف مشروع و معیار» از زندگی است. دو شیوة زندگی پسامدرن و اصول‌گرایی انقلابی دو سر پیوستار این تنازع و رقابت‌اند. این سبک‌های زندگی «غیرهای» یکدیگرند. اگر بخواهیم از ادبیات کاستلز بهره بگیریم باید بگوئیم این هر دو هویت به گونه‏ای همزمان هم هویت مقاومت و هم هویت مشروعیت بخش هستند. هویت اصول گرا در سطح ملی همچون هویت مشروعیت بخش و در سطح فراملی همچون هویت مقاومت عمل می‏کند. برعکس فرهنگ کافی شاپ ادامة هویت مشروعیت بخش جهانی است که در مقابل فرهنگ رسمی همچون هویت مقاومت عمل می‏کند.

 

 از جمله عرصه‌های شکل‌گیری و بروز سبک زندگی پسامدرن کافی‌شاپ‌ها هستند . کافی‌شاپ‌ها مقاومت گفتمانی در برابر گفتمان انقلاب اسلامی است. در واقع اگر فرهنگ جوانان بسیج مساجد تجلی گفتمان  انقلاب اسلامی باشد. «غیر» آن‌ها جوانان کافی‌شاپ هستند و تقریباً هرآنچه در یکی مشروع است در دیگری طرد می‌گردد. این جریان طرد فرهنگ مقابل و تعریف خود براساس «دیگری» ، لزوماً در خودآگاه عاملان صورت نمی‌گیرد بلکه به تعبیر بوردیو عموماً در منطق عملی ایشان مستتر است.

 

جهان کافی‌شاپ همانند معماری آن که با ویژگی دنج بودن مشخص می‌شود جهانی است که از گفتمان رسمی کشور فاصله می‌گیرد. کدربودن شیشه‌‌های کافی‌شاپ‌ها، نورهای زرد کم‌رنگ، دنج‌‌بودن مکان آنها در گوشه مراکز خرید، برج‌ها و . . . بازتابی است  از فرهنگ کناره‌جوی کافی‌شاپ. کناره‌گیری این فرهنگ از جامعه نه برای گریز از آن بلکه برای فراهم کردن فضایی است که در آن خود را از تسلط گفتمان رسمی بیرون آورد. در بسیاری از کافی‌شاپ‌ها جالباسی‌هایی است که هنگام ورود دختران مانتو خود را به آن آویزان می‌کنند و در واقع فرهنگ رسمی را در تعلیق می‌گذرانند تا در محیط آشنا و  البته کوچک کافی‌شاپ‌ها در جایی که همه چیز از رنگ، چیدمان، تزئینات، معماری داخلی و . . . برای‌شان آشنا است در فضای فرهنگی مطلوب خود سیر کنند.

 

 کوچک‌بودن محیط  کافی‌شاپ‌ها  نیز از همین‌رو است. کافی‌شاپ‌ها البته یکسان نیستند اما حسن بزرگ آنان این است که هر گروه کوچکی می‌تواند کافی‌شاپ خود را شکل دهد در اینجا مصرف‌کننده است که حکومت می‌کند، دنجی مکان کافی‌شاپ‌ها و کدری شیشه‌هایشان عزلت‌نشینی نیست بلکه کناره‌گیری و گریز از فرهنگ غالبی است که با آن ها بیگانه است و دریچه‌ای است به جهانی که در فراسوی مرزهای ملی غالب است. جهان کافی‌شاپ خود را بر بیرون می‌بندد تا دریچه‌ای به جریان‌های فرهنگی فراملی بگشاید. این محیط‌های کوچک گاه 4 ×3 جهانی‌ترین محیط‌های ایرانند. از روابط اجتماعی گرفته تا  هنجارهای مصرف(از پوشاک تا محصولات فرهنگی) همه و همه بیش از آنکه با هنجارهای داخلی مطابقت داشته باشند فراملی و بین‌المللی هستند.

 

در جهان کافی‌شاپ همه چیز برعکس سیاست‌های رسمی است. در واقع خرده‌فرهنگ‏های پسامدرن بدیل‌های نظام فرهنگی مسلط هستند. اگر از او خواسته‌اند که بشنود، نمی‌شنود، در مقابل درخواست فرهنگ رسمی برای پیروی از شریعت و سنت هم شریعت‌گریز است و هم سنت‌گریز. در مقابل گفتمان انقلابی که از او انتظار زهد انقلابی دارد فرهنگ کافی‌شاپ تجمل‌گرا و زرق و برق دوست است. در مقابل توجه به تقوا بسی لذت جو است . آنجا که از او خواسته شده است ایرانی باشد غربی است و آنجا که از او خواسته شده است ایرانی نباشد بسیار ایرانی است. در مقابل دعوت به تحدید روابط جنسی به روابط مشروع آن هم در خانه، آشکارا جنسی است. فرهنگ کافی‌شاپ نه در پی آرام‌ کردن تمایلات جنسی بلکه در پی افروختن آن است. فرهنگ کافی‌شاپی هنجارهای جامعه خود در کانالیزه‌کردن روابط جنسی را به سخره می‌گیرد.

 

دختر کافی‌شاپ درست مقابل دختر نجیب با انتظارات نقشی سنتی است او نه تنها پسرانه‌تر است بلکه دلیلی نمی‌بیند تا زیبایی خود را ننمایاند. او همانند پسران سخن می‌گوید با همان صدا می‌خندد و سیگار می‌کشد. در کافی‌شاپ‌ها بر روی همه میزها جاسیگاری وجود دارد.

 

در فرهنگ کافی شاپ اصول "ثبات" و "یکتایی" در روابط جنسی در بسیاری از موارد جای خود را به دگرگونی و کثرت می‏دهد. اگرچه اصول مانایی و یکتایی کماکان به عنوان یک آرمان باقی می‏مانند اما  روابط تنها تا جایی که رضایت بخش باشند تداوم می‏یاید. در روابط کافی شاپی تنها در روابط عمیق (فابریک) است که اصل یکتایی اعتبار می‏یابد. از این رو وحدت دیگر یک پیش گزینه[4] نیست. این امر در مورد ثبات نیز صادق است. افزون  بر دو اصل ناپایداری و کثرت (تنوع خواهی) تفکیک زدایی و ابهام ویژگی‏های سوم و چهارم روابط جنسیتی در جهان کافی‏شاپ است. در چنین جهان سیالی  به تعبیر باومن مرز جدا کننده  جلوه‏های "طبیعی" و "انحرافی" غرایز جنسی مبهم است. نه تنها با صورت‏های مختلف  و نوپدید فعالیت‏های جنسی مدارا می‏شود،  بلکه چنین شیوه‏های نوپدیدی نیز به عنوان راه های جدید کسب خوشبختی  و بدست آوردن لذت مورد استقبال قرار می‏گیرد.

 

نمودار شماره 1: ویژگی‏های روابط جنسیتی در فضای مسجد و کافی‏شاپ

فضا

ویژگی

فضای مسجد

فضای کافی‏شاپ

تداوم

پایایی

ناپایداری

تنوع

یکتایی

کثرت و تنوع‏پذیری

روابط مرد و زن

تفکیک جنسی

تفکیک‏زدایی جنسیتی  

تمایز مرز طبیعی و انحرافی

آشکار و ثابت

مبهم و بازاندیشانه

تجلی کنش‏های جنسی

پافشاری به پنهان بودن

مسامحه در مورد تجلی برخی کنش‏های جنسی

تجلی زیبایی زنان

پافشاری بر آشکار نشدن در حوزه عمومی

پذیرش تجلی زیبایی زن در حوزه عمومی

 

در سبک زندگی کافی‏شاپی دیگر ازدواج شروع تازه‏ای نیست که روح را به "چیز کاملا متفاوتی" برساند . به تعبیر باومن دوستی چیزی نیست جز  "پیوند منافع یکی شده" در این جهان سیال[5] "مردم می‏آیند و می‏روند، فرصت‏ها در می‏زنند و اندکی پس از ورود دوباره  ناپدید می شوند، بخت و اقبال‏ها طلوع و افول می‏کنند و پیوندها متغیر، بی‏ثبات و ناپایدارند. در چنین جهانی مردم برای فرار از اضطراب‏های ناشی از ناپایداری به دنبال روابط انسانی می‏روند ولی چندان طولی نمی‏کشد تا دریابند که خود این روابط نیز ناپایدار و بی‏ثباتند، سپس در ناامنی شدیدتری گرفتار می‏شوند از این رو بارها تجربه می‏کنند که به روابطی که امید بسته بودند، خود باعث ناامنی  و تشویش خاطر می‏شود.

 

در جهان کافی شاپ مبناهای اجتماعی و فرا شخصی روابط فرو ریخته‏ اند از این رو روابط بیش از پیش "انتخابی" شده است. مبنای این انتخاب دیگر نه هم قومیتی بودن است نه هم خونی و نه هم مسلکی‏های مذهبی و ایدئولوژیک است. انتخاب جهت پاسخگویی به دو انگیزش صورت می‏گیرد:  لذت و نفع از سویی و رفع تنهایی از سوی دیگر با فرو ریختن تمام مبناهای فرا شخصی، دیگر امر ثبات دهنده‏ای باقی نمانده است این رو نیاز به رفع تنهایی تنها به گونه‏ای موقتی می‏توانند التیام یابند. اما لذت و نفع جایگاه بی همانندی می‏یابند. اینان به گونه‏ای توامان هم مبدا حرکتند و هم مقصد.

 

اریش فروم این مسئله را که چگونه می باید بر جدایی غلبه کرد، مسئله واحد انسان ها در تمام اعصار و فرهنگ‏ها می داند. این مسئله در جامعه مصرفی کافی‏شاپ  به مسئله‏ای غامض بدل شده است. در جهان کافی شاپ سوق دادن روابط از تمایل جنسی به سوی تعهدی عاشقانه که دارای ثبات و ایمنی خاطر باشد کاری دشوار است. روابط بیش از هر چیز به سرمایه‏گذاری شباهت یافته و جهان اجتماعی نیز همانند جهان کالاهای مصرفی شده است. اگر روابطی"کاملا رضایت بخش" نبود می توان آن را با "مدل های جدید و بهتر" جایگزین کرد.

 

توضیح باومن درباره روابط اجتماعی در جهان مجازی در مورد روابط اجتماعی در جهان کافی‏شاپ نیز صادق است. ویژگی‏هایی چون روابط بیشتر و البته سطحی‏تر  و کوتاه‏تر و مزایائی چون انقضای عندالمطالبه و بدون درد سر و افزایش فرصت‏های انتخاب در روابط انسانی در جهان کافی‏شاپ نیز خودنمائی می‏کنند.

 

در روابط اجتماعی متاثر از الگوی روابط مجازی  به همان آسانی که می‏توانید دکمه Disconnect  را در اینترنت فشار دهید می‏توانید از روابطی که دیگر رضابت بخش نیست رهایی یابید. پیوندها همچون کالاهای مختلف عرضه شده در فروشگاه‏ها هستند. کافی شاپ‏ها فروشگاه‏های پیوندهای رنگارنگ انسانی هستند. در چنین الگویی از روابط اجتماعی تعهدات بلند مدت و الزام بلند مدت امری کمیاب و توقعی آرمانی است. ترانه‏ای لس آنجلسی می‏گوید: " نگاهم تا از نگاهش جدا شد یکهو سر به هوا شد... سر به هواست می‏دونم، خیلی بلاست می‏دونم ، می‏خوام دل بکنم نمی‏شه....".

 

اما اگر جوانان کافی‌شاپ در را بر فرهنگ رسمی می‌بندند تا در را بر فرهنگ غالب جهانی باز کنند، «غیرهای» آنان، جوانان مسجد، جوانان بسیج مسجد تلاش می‌کنند تا در پناه فرهنگ رسمی غالب جامعة ایرانی به چالش با فرهنگ غالب جهانی بپردازند. اگر فرهنگ غالب جهانی مدگرا است اینان مد را طرد می‌کنند. اگر فرهنگ غالب جهانی هنجارهای سنت و اسلام فقاهتی را نمی‌پسندد اینان بیش از پیش به آن پناه می‌برند. در این هنگامه شهر آشوب مدرنیته متأخر آنان آرامش را در مساجد می‌یابند، در جایگاه‌هایی که اسلام بیش از هر جای دیگری نفوذ دارد. البته بیش از خود شبستان مسجد اتاق‌های بسیج جایگاه آرامش، تجلی و رشد آنان است.

 

فرهنگ بسیج «نه» به فرهنگ غالب غربی است. جوان اصول‌گرا دموکرات نیست ولایت‌مدار است، مصرف‏گرا نیز نیست بلکه سادگی را فضیلت می‌داند.  به تعبیر یک دیوار نوشته بسیج "فرهنگ غرب یعنی غربت,  غربت انسان از انسانیت". در دیوار نوشته ای دیگر آمده است "معنای زندگی به خوشگذارنی های غفلت زا نیست "آنجا در کافی شاپ اگر زندگی به معنای زندگی تجملاتی نباشد حداقل بخش جذاب زندگی بخش تجملاتی آن است. در کافی شاپ "لذت"به عنوان هدف نه تنها در فرهنگ مصرفی ارضاء می گردد بلکه تولید نیز می‏گردد. اما در این سو هنجارهای مصرف هنوز بر برطرف شدن نیازها تاکید می‏کند. در مقابل جایگاه کانونی و تعیین کنندة " لذت " در فرهنگ کافی شاپ، در فرهنگ اصول‏گرا لذت چیزی از جنس غفلت است. در دیوار نوشته‏ای دیگر فراخوان فرهنگ اصول‏گرایی چنین بیان شده است: " از خواب غفلت و لذت بیدار شوید".

 

دو گانگی حجاب/ بی‏ حجابی عمده ترین چالش میان این دو سبک زندگی است. وقتی در فرهنگ اصول‏گرا از وضعیت بد جامعه در پیش از انقلاب یا اکنون صحبت می شود نخستین جلوه‏ای که مد نظر است وضعیت حجاب است. فرهنگ اصول‏گرا بی‏حجابی را خطری برای امنیت اجتماعی به عنوان امنیت شیوه های زندگی ـ می‏داند.  این احساس خطر تا بدان حد است که گاه تا حد بسیج برای انقلاب نیز پیش می‏رود. بر دیوار مسجدی نوشته شده است " آیا می دانید بی‏حجابی معنویت جامعه را به خطر می‏اندازد ؟ " از این رو در این دیدگاه ممنوعیت حجاب در  فرانسه اقدامی هوشمندانه از جانب غرب در جهت مقابله با فرهنگ رقیب تلقی می گردد. چرا که در این تلقی" حجاب نماد یک زندگی معنوی است " و در تقابل با فرهنگ غرب است که دراین فرهنگ با صفت "فرهنگ برهنگی" از او نام برده می‏شود.

 

این تنها رسانه‌های اصول‏گرا نیستند که برعکس رسانه‌های فرهنگ  غالب جهانی عاری از سیگنال‌های جنسی هستند. معماری مسجد نیز چنین است. پرده‏های مساجد جدایی جنسیتی در عرصة عمومی را شکل می‌دهند گاه حتی در مسجد نیز جدا است. اگر دخترها و پسرها دو به دو با هم به کافی‌شاپ می‌آیند، اینجا حتی اتاق بسیج خواهران نیز از برادران جداست. در مقابل فرهنگ کافی‌شاپ که در پی تفکیک‌زدایی است در اینجا تفکیک تا به نهایت گسترش می‌یابد .

 

رابطة بسیج با سنت نیز غامض‏تر از آن است که عموما تصور می شود. اگر چه سنت در بسیج تمجید می‏شود اما سنت از منشور بسیج عبور داده می شود. در بسیاری از مساجد میان بسیج و هیئت امناء و امام جماعت چالشی دائمی(گاه ضعیف و گاه شدید ) برقرار است. فرهنگ بسیج مساجد جزئی از فرهنگ سنتی یا اسلام فقاهتی سنتی نیست بلکه حاصل بازخوانی سنت و اسلام فقاهتی است. در این بازخوانی نه تنها اهمیت  برخی امور افزایش یافته و برخی امور دیگر اهمیت خود را از دست داده‏اند بلکه قرائت و شیوه‏های کنشی نوظهوری پدیدار گشته است. 

 

رابطة بسیج وقدرت (نظام) تاثیرات مهمی دارد. مطابق این پیمایش در حدود یک سوم تا یک چهارم جمعیت بسیج را کسانی تشکیل می‏دهند که با فرهنگ بسیج سنخیتی ندارند. برخی مزایای اداری همچون کوتاه‏تر شدن  خدمت سربازی سبب از میان رفتن همگنی  و ناخالصی جمعیت شده است. مخالفان، بسیج را ساختاری شبه اداری می دانند که از بالا کنترل می شود، حال آنکه بسیج کماکان بر ساختار مردمی اش به ویژه در حوزه‏های محله ها و مساجد تاکید دارد. رابطة بسیج و نظام موضوع مهمی در تحلیل بسیج است که خود نیازمند پژوهش مستقلی است.

 

همچنین در میان بسیجیان مساجد نیز هم‏چون جوانان کافی شاپ می‏توان سنخ های مختلفی را از یکدیگر تمیز داد. این سنخ شناسی‏ها قدرت تبیینی بالایی دارند. برای نمونه جوانانی که از خانواده‏های  طبقة متوسط یا بالای مذهبی به بسیج می‏پیوندند و ساختار خانوادگی مشارکتی‏تری را تجربه کرده‏اند رفتارهای متفاوتی با جوانانی دارند که از طبقات کارگری با ساختار خانواده‏ای اقتدار طلب بیرون آمده‏اند. گروه اول احتمال دارد جذب شیوه‏های زندگی مذهبی دیگری شود ولی احتمال فاصله‏گیری از مذهب در میان آنها کمتر است اما احتمال گزینش شیوه‏های زندگی غیرمذهبی در ادامة زندگی برای گروه دوم بسیجی بیشتر است. این گروه دوم تمایل بیشتری به چالش مستقیم  و چهره به چهره با سبک‏های زندگی مقابل دارد. همچنین این نکته را نیز می باید مد نظر داشت که جوانان مسجدی  را صرفا جوانان بسیج مسجد تشکیل نمی‏دهند از این رو افزون بر سنخ‏های مختلف جوانان بسیجی مسجد سنخ‏های دیگری نیز از جوانان در مسجد وجود دارد که بسیجی نیستند.   

 

 فرهنگ بسیجی حاصل یکی از زناشوی‏های ایران و اسلام  در دوران مدرنیته  است. دورگه بودن و پیوندی‌بودن این فرهنگ هم در ادبیات و هم در سبک زندگی آنان هویدا است. در مقابل فرهنگ کافی شاپ ناشی از زناشویی ایران و غرب است. در اینجا نیز دورگه بودن و پیوندی بودن خود را در سبک زندگی و  نحوة مصرف نمایان می‏سازد. حتی ادبیات محاوره‌ای آنها بیرون از این تحلیل نیست. اگر در محیط کافی‌شاپ واژه‌های انگلیسی بسیاری می‌شنوی در ادبیات محاوره‌ای مسجد واژه‌های عربی به گوش می‌رسد.

 

بررسی تأثیر مصرف در سبک زندگی نشان می‌دهد که مذهب نقش کنترلی و کاهنده در مصرف‌گرایی دارد. همچنین نوع گرایش مذهبی ذائقه و سلیقه هنری را متأثر می‌سازد. عامل مذهب در ایران نقش مهمی در گزینش سبک زندگی دارد. این نقش مهمتر از نقش سرمایة اقتصادی است. مقایسة دو سبک زندگی نشان می‌دهد که گرایش به ایدئولوژی سنتی خانواده در سبک زندگی پسامدرن کمتر از سبک زندگی اصول‌گرایی انقلابی است. مطابق یافته‌های تحقیق گرایش سیاسی در ایران ارتباط قویی با سبک زندگی دارد به گونه‌ای که این ارتباط از ارتباط گرایش سیاسی با پایگاه اقتصادی و اجتماعی و همچنین ارتباط سبک زندگی با سرمایة اقتصادی بیشتر است.

 

نتایج نشان می‌دهد که فرهنگ جامعة مصرفی در جامعة در حال توسعة ایران نیز حضور دارد. همچنین با گسترش این فرهنگ گرایش به ایدئولوژی‌ها و آرمانشهرها کاهش یافته است. بررسی عناصر فرهنگی و همچنین هنجارهای مصرف در دو سبک زندگی پسامدرن و اصول‌گرایی انقلابی نشان می‌دهد که فرهنگ‌های این جوانان ترکیبی، دورگه و حاصل چهل تکه‌سازی‌اند. سبک زندگی پسامدرن ایرانی برآیند تلاقی و امتزاج جریان‌های فراملی فرهنگی با هویت ایرانی است (یکی از امتزاج‌های ممکن) و در مقابل سبک زندگی اصول‌گرایی انقلابی ایرانی محصول مواجه برداشت ایرانی از اسلام با مدرنیته است (پاسخی از مجموعه پاسخ‌های ایرانی ـ اسلامی به مدرنیته). این دو سبک زندگی هرکدام بر اساس تعریف «دیگری» از طرف متقابل شکل گرفته‌اند. کافی‌شاپ‌ها حوزة عمومی جدیدی را شکل داده‌اند که متأثر از گفتمان پست مدرنیته و در تقابل با گفتمان اصول‌‌گرایی انقلابی است. گفتمان حاکم بر بسیج مساجد نیز گفتمان اصول‌گرایی انقلابی است که برحسب تعریف «دیگری» از گفتمان مدرنیته شکل گرفته است.

 

منابع

 

·   آزاد ارمکی، تقی و چاووشیان، حسن ( 1381) «بدن به مثابه رسانه هویت»، مجلة جامعه‌شناسی ایران ، دوره چهارم، شماره 4 ، ص 75-57.

 

·   باکاک، رابرت(1381) مصرف ، ترجمة خسرو صبری، تهران: انتشارات شیرازه.

 

·   باومن، زیگمونت(1384) ترجمة عرفان ثابتی، تهران: انتشارات ققنوس.

 

·   بوردیو، پی یر(1380) نظریه کنش، دلایل عملی و انتخاب عقلانی،‌ترجمة مرتضی مردیها، تهران: انتشارات نقش و نگار.

 

·   بوردیو، پی‌یر(1381) «کنش‏های ورزشی و کنش‏های اجتماعی»،‌ ترجمة محمدرضا فرازنده، فصلنامه ارغنون، شماره 20.

 

·   بوردیو، پی‌یر(1375) «جامعه‌شناسی و ادبیات: آموزش عاطفی فلوبر»، ترجمة یوسف اباذری، فصلنامه ارغنون، شماره 10و 9.

 

·   بوردیو، پی‌یر(1382)، «سرمایة جدید»، ترجمة مرتضی مردیها، اطلاعات سیاسی ـ اقتصادی، شماره 192-191 ، صفحات 183 ،174.

 

·   بوردیو، پی‌یر(1384) «شکلهایسرمایه»، از کتاب سرمایة اجتماعی به کوشش کیان تاجبخش، ترجمة افشین خاکباز و حسن پویان، تهران: انتشارات شیرازه.

 

·   پارکر، جان(1383) ساختاربندی، ترجمة امیرعباس سعیدی پور، انتشارات آشیان.

 

·   تورن، آلن(1381) نقد مدرنیته، ترجمة مرتضی مردیها، تهران: انتشارات نگاه معاصر.

 

·  چاووشیان، حسن(1381) سبک زندگی وهویت اجتماعی: مصرف و انتخاب‌های ذوقی به عنوان تمایز و تشابه اجتماعی در دوره مدرنیته متأخر، پایان نامه دکتری، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران.

 

·   دیورینگ، سایمون(1382) مطالعات فرهنگی، ترجمة نیما ملک محمدی و شهریار وقفی پور،‌انتظارات تلخون.

 

·   زیمل، گئورک(1380) «تضاد فرهنگ مدرن»، ترجمة هاله لاجوردی، فصلنامه ارغنون،شماره 18 : 246-225.

 

·   گیبینز  و بوریمر(1381) سیاست پست مدرنیته، ترجمة منصور انصاری، انتشارات گام نو.

 

·   لش، اسکات(1383) جامعه‌شناسی پست مدرنیسم، ترجمة حسن چاووشیان، تهران: انتشارات مرکز.

 

·   واکووانت، لویک جی. دی(1379) متفکران بزرگ جامعه شناسی، ترجمة مهرداد میردامادی، نشر مرکز.

 

 

 

 

 

·     Bourdieu, Pierre (1984) Distinction A Social Critique Of the Judgement of taste , Translated by Richard Nice, Routledgc & Kagan Paul.

 

·    Bourdieu, Pierre(1996) The Rules of  Art , Translated By Susan Emanuel, Polity Press.

 

 

 

 

 

* . استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران                            Tazad@ut.ac.ir

 

** . دانشجوی دکتری جامعه‏شناسی فرهنگی دانشگاه تهران   vshalchi@ut.ac.ir 

 

1 . گویا چندین انقلاب مشروطه داشته‌ایم، چندین نهضت ملی شدن صنعت نفت، چندین انقلاب 57 و . . .

 

[2] . Fusion of harison

 

[3] . Brand

 

[4] . Default

 

[5] . Liquid

منبع:  فصلنامه انجمن ایرانیمطالعات فرهنگی و ارتباطات،شماره 4، دوره دوم، پائیز و زمستان 1384

 

منبع:
پرتال جامع علوم انسانی


http://www.ensani.ir/fa/content/508/default.aspx


نظرات  (۳)

۲۶ مرداد ۹۲ ، ۰۹:۱۳ مسجد مجازی تحول و نوآوری در مسیر ایران در سال 1404

مسجد مجازی تحول و نوآوری

در مسیر ایران در سال 1404

 

یحیی جهانگیری سهروردی*

اشاره

مدتی است که رهبر معظم انقلاب، بر ضرورت نوآوری به جهت «اجتناب‌ناپذیر بودن تحولات در جوامع بشری»(1) تأکید دارند. و در نتیجه، «مدیریت تحولات در کشور»(2) را یک بایسته دانسته. و فرمودند: «با توقف در گذشته و نفی نوآوری، نمی‌توان به جایی رسید... بنابراین، تنها راه صحیح، باز گذاشتن راه نوآوری، آزادفکری و آزاداندیشی و مدیریت این راه تحول­آفرین است»(3) ایشان با نام­گذاری امسال به سال نو آوری و شکوفایی، بر ضرورت این مسأله در این برهه از ایران معاصر صحه گذاشتند.

مسجد، به عنوان یکی از اساسی­ترین ارکان انقلاب خمینی کبیر (ره)، باید در دایره نوآوری، جایگاه خود را مشخص نماید و از این قافله عقب نماند. به  فرموده رهبر فرزانه انقلاب (ره): «تحول راز ماندگاری و تعالی بشر است»(4). بنابراین می­توان اذعان داشت که مساجد و امور مربوط به آن در صورت «کناره گیری از تحول موجب از بین رفتن و یا منزوی شدن خواهد شد.»(5)

این مقاله با استناد به واقعیت‌های دینی و اجتماعی، برای بهبود وضعیت موجود مساجد و خروج از رخوت، جذب انبوه جوانان، بهره­گیری از رقبای فرهنگی مسجد، در راستای مسجد، یعنی قرار دادن ابزارهای نوین فناوری در طول مسجد نه در عرض آن (رفیق مسجد نه رقیب)، پاسخ به نیاز معنوی انسان مدرن، ضرورت هم­گرایی و مدیریت تحولات جهانی و پرهیز از قرار گرفتن در انزوا، رساندن پیام انقلاب به جهان و دستیابی به جایگاه مورد نظر در سند چشم انداز، یک راهکار کاربردی را پیشنهاد می نماید.

این نوشتار همچنین با بررسی فرصت‌ها و تهدید‌ها در عرصه جهانی به­ ویژه خاورمیانه – به جهت محوریت سند چشم­انداز بر خاورمیانه - ضرورت راه اندازی «مسجد مجازی» را گوشزد می نماید.

یکی از ویژگی‌های اماکن مجازی این است  که بشر در آن بر مکان و زمان فائق می آید و می تواند از هر جایی از کره خاکی در هر زمان به مقصودش دست یابد. این در حالی است که مکان‌های مذهبی واقعی، فاقد چنین ویژگی می باشند و استفاده از آن نیازمند برنامه زمانی و مکانی خاص است. از این رو، مسجد مجازی می تواند پاسخگوی نیاز‌های افراد در هر زمانی و مکانی، آن هم به انتخاب مخاطب و نه خطیب، باشد.

مراد از مسجد مجازی در این مقاله عبارت است از وجود همه ساز و کارهای (ارکان) یک مسجد واقعی (فیزیکی) در فضای مجازی اعم از اینترنت و بازی‌های رایانه­ای.

کلید واژگان: مسجد مجازی، مسجد آنلاین، مسجد اینترنتی، سند چشم­انداز، نوآوری.

 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

* پژوهشگر حوزه و دانشجوی کارشناسی ارشد ادیان.

 

 

پیشینه جایگاه معابد و کلیسای مجازی

در اوایل سال 2001، کلیساى ملى استرالیا در راستاى جذب بیشتر مردم براى حضور در مراکز و محافل مذهبى، از ابزار نوظهورى به نام اینترنت بهره برد و افرادى که روزهاى یکشنبه نمی­توانستند به هر علتی در مراسم دعای کلیسا شرکت کنند، ساعاتى از اینترنت به طور رایگان استفاده می کردند.

چیزی نگذشت که کلیساهاى پروتستان آمریکا نیز اقدام به راه­اندازى پایگاه­‌هایى کردند که در آن به شکل همزمان افراد مى‏توانستند با استفاده از اینترنت در دعاهاى روز یکشنبه کلیسا شرکت کنند؛ بدون آن­که نیاز به طى کردن مسافت و حضور فیزیکی در کلیسا داشته باشند. (6)

اسقف کن کلسى، یکى از نخستین کشیشان اینترنتى در مصاحبه‏اى با آسوشیتدپرس در اوایل سال 2003 گفت: کلیساى اینترنتى جامعه‏اى جدید و به عبارتى، خلق سرزمینى جدید است. ما در کلیساى اینترنتى تمام کارهاى جامعه دینى را انجام مى‏دهیم؛ به طور مثال، عبادت­هاى روزانه، خواندن کتاب مقدس، حضور کشیش براى گفتگو و تسکین و حتى ثبت اعترافات گناهکاران در این جامعه الکترونیکى تحقق یافته است. چند ماه بعد ربکا سامرز، مسئول مرکز شوراى کاتولیکى کانزاس سیتى نیز از راه­اندازى جامعه اینترنتى ادیان خبر داد و گفت که آن‌ها بودجه قابل توجهى براى این جامعه مجازى که به گسترش تعالیم مسیح و حفظ مسیحیان در جهان کمک خواهد کرد، اختصاص داده‏اند.

دسترسى شبانه­روزى به کشیش‌هایى که ساعت­ها با مراجعان چت مى‏کنند، موسیقى‏هاى مذهبى که در تمام ساعات قابل شنیدن است، استفاده از کتابخانه‏ها و مقالات و تحقیقات آکادمیک و علمى و همچنین شرکت در دعاهاى دسته­جمعى و خواندن کتاب مقدس، از جمله متداول‏ترین امور کلیساهاى اینترنتى است.

نگارنده مناسب می­داند که در این قسمت به فاصله بلند بین فعالیت‌های جدی دیگر ادیان و کندی تلاش ما مسلمانان در این زمینه اشاره کند و آمار مقایسه­ای را ارائه نماید. آن­گاه نیک روشن خواهد شد که چقدر از قافله عقبیم.

جهت یافتن تعداد معبد، کلیسا و مسجد مجازی از دو موتور مشهور جستجوگر اینترنتی(7) بهره بردم و آنچه را از واژگان که در اینترنت در دو زبان فارسی و انگلیسی(8) به موضوع مورد بحث مربوط می­شود، بررسی نمودم.

اما قبل از توجه به نمودار آمار، یاد کرد چند نکته را لازم می­دانم:

1. این فاصله بلند بین فعالیت ما در دنیای مجازی و دیگر ادیان به ویژه مسیحیت، تنها در گستره زبانی فارسی و انگلیسی است. حال اگر زبان‌های دیگر مورد جستجو قرار گیرد، فاصله خیلی بیشتر خواهد بود. بی­شک، باید به شگرفی فعالیت‌های آنان غبطه و بر رخوت خود در این عرصه حسرت خورد!

2. حسرت دیگر آن­که حتی اگر در کمیت مساوی می بودیم- که نیستیم- در کیفیت نیز قابل رقابت با آن‌ها نیستیم؛ یعنی حتی بهترین نمونه مسجد مجازی، با کم رتبه­ترین کلیسای مجازی از لحاظ تولید، کیفیت عرضه، تنوع، مخاطب محوری و جذابیت‌ها قابل مقایسه نیست. مساجد مجازی، حتی در روزآمد شدن محتوا با کلیسای مجازی فرسنگ‌ها فاصله دارد و این وظیفه متولیان امر مسجد را صد چندان می کند.(9)

3. و باز بر این نگرانی تأکید می­ورزم که حتی این مساجد مجازی هم معمولاً از تولیدات کشور‌های عربی و سنی­مذهب هستند. و جایگاه مکتب غنی اهل بیت(ع) در این عرضه به­حق مورد غفلت قرار گرفته است.(10)

4. نظر به این­که مساجد مجازی گاه توسط خود اشخاص به صورت خودجوش راه­اندازی شده است، به نظر می­رسد که جهت تولیت این مساجد مجازی، مثل مساجد فیزیکی، باید مرکز رسیدگی به امور مساجد اقدام نماید و در موارد اصلاحی، به گوشزد، و در مواردی نیز به تشویق مبادرت ورزد؛ زیرا به گمان حقیر مرکز متولی نه تنها واقعیت بیرونی مسجد، که متولی خود واژه «مسجد» هم هست؛ حال این واژه در عالم عیان باشد یا در جهان مجاز.

5. اگرچه بیان این نکته چندان مرتبط با این نمودار نیست، ولی متولیان مسجد، باید به واژه مقدس«مسجد» هم توجه کنند. نگارنده با جستجو در دائره المعارف‌ها و زبان انگلیسی، معادل انگلیسی مسجد را masjid یافت و نه masjed.  دامنه جستجوی هر یک از این دو واژه در موتور‌های جستجو، شاهدی بر ادعای ما است. همچنان­که در جدول دیدید، حتی در برخی مواقع نتیجه جستجوی واژه masjed صفر بوده است؛ در حالی که واژه masjid بالای بیست هزار را نشان می دهد. متأسفانه مترجمان و یا برخی متولیان مسجد نیز بدون توجه به این مطلب، حتی نشانی پایگاه اینترنتی خود را با واژه masjed ساخته­اند و نه masjid! (12)

.....

به نظر نگارنده، مناسب و بجا است که مرکز رسیدگی به امور مساجد کشور، با اعلان رسمی تولی تمام معانی واژه مقدس مسجد اعم از عالم عیان و مجاز، به موارد زیر اقدام نماید.

1. نظر به این­که مسجد یک واژه مقدس اسلامی است، ممکن است – که البته به گمان بنده اتفاق افتاده - که دشمنان به اسم این واژه با دامنه‌های متفاوت، پایگاه­های اینترنتی ساخته و به تبلیغ عقاید خود بپردازند؛ یعنی کاربری که جز از اسلام و مسجد چیزی ندیده و نشنیده، به اسم مسجد بودن آن اکتفا می­نماید؛ در حالی که محتوای آن کاملاً ضد اسلامی است. از این رو، در یک اقدام سریع باید همه مشتقات مسجد با انواع دامین‌ها، ضبط شده و در انحصار مرکز مربوطه قرار گیرد؛ زیرا به نص قرآن، مساجد از آن خدایند.(12) در آن باید خدا یاد شود؛ نه این­که با اسم مقدس مسجد، فضای مجازی ساخته شود و در آن دین مسیحیت و اندیشه­ها و عقاید مخالف اسلام ترویج شود.

2. همچنان که مساجد فیزیکی را معمولاً مردم می­سازند و مرکز آن­ها را حمایت و هدایت می کند، به نظر می­رسد باید افراد خودجوشی که اقدام به تأسیس مسجد مجازی نموده­اند، شناسایی شوند و مورد حمایت و تشویق قرار گیرند.

3. همچنان­که مساجد فیزیکی بدون نظارت در ساخت­وساز و مدیریت، از مطلوبیت کافی برخوردار نخواهد بود، باید مساجد مجازی نیز سامان­دهی گردد و بر محتوای تولیدی آن‌ها نظارت شود و البته این امر در سایه آموزش محقق می­گردد.

4. بایسته است که مرکز رسیدگی به امور مساجد با ایجاد یک تارنمای وبلاگ­نویسی مسجد مثل «مسجد بلاگ» در این زمینه به تولید انبوه دست یازد. و این مطلب صد البته موجب روی آوردن ائمه جماعات و مساجد به پژوهش می­شود. در این باره­، آموزش فناوری‌های نوین مثل چگونگی استفاده از اینترنت و وبلاگ­نویسی را برای ائمه جماعات می توان در دستور کار قرار داد و با چاپ و توزیع جزوات راهنما و یا برگزاری کارگاه­های آموزشی به این امر پرداخت.

5. مرکز پایگاه خبری مسجد نیوز به امر تولیت و نشر اخبار مربوط به مساجد به زبان‌های مختلف بپردازد. با توجه به حضور هزاران ائمه جماعت، آن‌ها می توانند خبرنگاران خوبی برای این پایگاه باشند؛ ظرفیتی که نظیرش را در جهان هیچ پایگاه خبری ندارد؛ چرا باید از این پتانسیل غافل باشیم! ضمن این­که این پایگاه مربوط به مساجد، دست اندرکاران و ائمه جماعات را از آخرین اخبار مسجد آگاه می سازد.

 

فزونی جایگاه دین در اینترنت

رویتر نیز در 28 دسامبر سال 2001 با چاپ گزارش مفصلى اعلام کرد که از هر 4 مراجعه کننده آمریکایى، یک نفر براى مقاصد دینى به اینترنت رجوع مى‏کند. همچنین ذکر شد که 69 درصد از این افراد درصدد یافتن منابع مطالعاتى دینى و تحقیق درباره ادیان مختلف هستند. در این میان، 21 درصد در جستجوى متون مقدس دینى و شرکت در اعمال و نیایش‏هاى آن هستند.(13)

در یک تحقیق در ایران نیز استفاده علمی و دینی از اینترنت بیش از تفریحی و سرگرمی بوده است. بر اساس این تحقیق، به ترتیب: 3/54 درصد از پایگاه‌های خبری، علمی و آموزشی و 7/45 درصد نیز از پایگاه‌های تفریحی- سرگرمی استفاده می کردند. (14)

آیا این فرایند رو به رشد استفاده از اینترنت در جهان که حاصل «یک تحول» در عرصه اطلاع­رسانی است، نیازمند مدیریت نیست؟

 

تبلیغ اسلام در دنیای مجازی اینترنتی

اقلیت مسلمان در کشورهای غربی در حالی که با ستادهای گسترش اسلام در دنیای حقیقی روبه­رو شده­اند، به دنیای مجازی رو کرده تا آموزه‌های حقیقی اسلام را با هدف رفع باورهای نادرست در دنیای رایانه­ای ارائه کنند.

محمد یوسف روان­پزشک ساکن سوئد در فضای اینترنت مسجدی مجازی تشکیل داده تا از طریق آن آموزه‌ها و آداب و رفتار اسلامی را ترویج کند. غیر مسلمانان در این مسجد با چگونگی نماز خواندن، قرائت قرآن و وضو آشنا می شوند. وی گفت: صدها نفر از علاقه­مندان از ملیت­های مختلف برای شناختن اسلام به این فضا رجوع می کنند. یوسف 39 ساله اظهار داشت که تاکنون سه مسیحی بازدید کننده از این ستاد مجازی به اسلام مشرف شده­اند.

این فضای مجازی با معماری اسلامی تزئین شده است، مسجد آن از مناره برخوردار بوده و در داخل آن نسخه‌های قرآن کریم و ترجمه آن به زبان انگلیسی قرار گرفته است.

حدود 1500 نفر روزانه از این مسجد مجازی دیدن می کنند که در آن میان، عده­ای غیر مسلمان هستند. اقلیت مسلمان در سوئد این فضای مجازی را در پایگاه اینترنتی «زندگی دوم» (Second Life) ایجاد کرده­اند. Second Life یک دنیای کاملاً مجازی است که توسط ساکنان آن ساخته می­شود. از زمان افتتاح این شبکه در سال 2003 تاکنون بیش از 9 میلیون نفر در آن عضو شده­اند. (15)

فرازی از بیانات رهبر انقلاب در این زمینه می تواند فصل الخطاب باشد: «در همین‌جا لازم است درباره اقلیت­هاى مسلمان در برخى از کشورها و از جمله کشورهاى اروپایى اشاره شود که فشار وارد بر مسلمانانى که مایلند هویت اسلامى خود را حفظ کنند، افشاگر ماهیت دمکراسى و آزادىاى است که غرب پیوسته از آن دم مى‌زند. حساسیت­هایى که بعضى دولت­هاى اروپایى در برابر ساختن مسجد، یا تشکیل اجتماعات اسلامى، یا رعایت لباس اسلامى و امثال آن نشان مى‌دهند یا در مردم برمى‌انگیزند، باید مسلمانان را به مواضع واقعى آن دولت­ها نسبت به اسلام آشنا سازد. این­ها از جمله‌ مسائل مهمى است که مسلمانان جهان باید درباره‌ آن بیندیشند و از آن براى معرفت به وظیفه‌ خود در این روزگار بهره گیرند».(16)

 

شبیخون نرم و فرهنگی دشمن و لازمه مقابله به مثل

کافی است فیلم‌های ساخته شده غربی و‌هالیودی بر ضدّ اسلام را مشاهده کنید. استفاده از نماد‌های اسلامی مثل اذان، مسجد و مناره به عنوان کمین­گاه تروریست‌ها! و محل تربیت گروه‌های فشار، در راستای پروژه نامیمون تخریب چهره اسلام است. آیا همین ما را بر آن نمی دارد که از این واژه‌ها و نمادهای مقدس دفاع کنیم؟

فیلم‌هایی مثل «روز استقلال»،(17) «محاصره»(18) و «شمشیر اسلام»(19) در صدد ارائه چهره­ای خشن از اسلام­اند. در این فیلم‌ها عموماً همزمان با صدای اذان و نمایش مناره و گنبد مساجد اسلامی - البته با رنگ سرخ که در روان­شناسی نماد خشونت است و ناخود آگاه مخاطب را در فضای ترور قرار می­دهد -  عملیات ترور را نشان می دهد.

آیا وقت آن نرسیده است که ما نیز با ساخت بازی­های رایانه­ای برای کودکان و نوجوانان آن­ها را روانه مسجد مجازی کنیم. غرب اگر بازی رایانه­ای می­سازد، با شلیک هر گلوله، صدای «یا مهدی» سر می­دهد. از این­رو، نهاد متولی مسجد وظیفه دارد که با تهیه بازی­های مناسب، فرزند ایران و اسلام را در فضای مسجد قرار دهد. مگر نه آن است که در دنیای معاصر، به اعتراف همه روانشناسان تبلیغ مستقیم معنا ندارد باید نا خودآگاه مخاطب را برای پذیرش پیام تحریک کرد.

حال که دشمن با استفاده از فناوری رسانه سعی در وارونه جلوه دادن چهره اسلام، خصوصاً بعد از حادثه یازدهم سپتامبر دارد، از آن­جا که مساجد از دیر باز، سخنگوی رسمی اسلام مبین بودند، با احیای نقش رسانه­ای مساجد می­توان در معرفی چهره واقعی اسلام کوشید. (20)

رهبر فرزانه انقلاب «کنترل، تحولات جهانی به دست صهیونیسم و سرمایه‌داری جهانی را خطری جدی»(21) می­شمارند. آیا نباید برای رهاسازی مدیریت تحولات جهانی از دست این غاصبانِ مرز و بوم، فرهنگ و هویت اسلامی اقدام نمود؟

در دنیای امروز که همه رسانه‌ها تحت کنترل صهیونیسم و باندهای قدرت سیاسی اقتصادی است، ضرورت حفظ کارکرد رسانه­ای مساجد به عنوان مکان‌های مردمی و آزاد، اهمیّت چند برابر می­یابد.

این نماد بزرگ اسلام، تریبون اسلام به شمار می­رود و مخاطب آن همه انسان­ها هستند؛ (22) نه فقط مسلمین: «جَعَلَ اللَّهُ الْکَعْبَهَ الْبَیْتَ الْحَرامَ قِیاماً لِلنَّاسِ». (23) در تفسیر نمونه ذیل این آیه می خوانیم: «مخصوصاً کلمه «للناس» نشان مى‏دهد که این مرکز امن و امان، پناهگاهى است عمومى براى همه جهانیان و انسان‌ها و توده‏هاى مردم». (24)

صاحب­نظران علم ارتباطات مثل پروفسور مولانا، بر وابستگی رسانه‌ها بر مساجد تأکید دارند. به باور ایشان، رسانه­ای که از کانون قداست، خودی و خوش­سابقه در عرصه اطلاع­رسانی صادر شود، کاملاً مورد اقبال جامعه خواهد بود. (25)

پروژه مسجد مجازی تنها راه ارضای نیاز‌های معنوی آن سوی مرزها با اقیانوس عرفان و اخلاق اهل بیت (ع) است که با کمترین هزینه قابل اجرا و پیگیری است.


مخالفان معابد مجازی

در آیین مسیحیت عده­ای که گرایش سنتی داشتند، با این پدیده به مخالفت پرداختند. این مسأله در موارد بسیارى مورد انتقاد اسقف‏ها و کشیشانى قرار گرفت که معتقد بودند اینترنت مردم را از کلیسا دور کرده است و باعث کاهش حضور مؤمنان در روزهاى یک­شنبه مى‏شود. به همین دلیل، طى اطلاعیه‏هاى مکرر اعلام کردند که هیچ جایگزینى براى حضور در کلیسا وجود ندارد و مسیحیان موظف هستند روزهاى یک­شنبه به کلیسا بیایند. سنت گرایان همچنان معتقدند که اینترنت عامل جدایى مؤمنان مسیحى از کلیسا و قطع رابطه آنان با سازمان کشیشان است. (26)

کن کلسى، از بنیانگذاران کلیسای مجازی در پاسخ این انتقاد به خبرنگار آسوشیتدپرس گفت: این مهم نیست که مسیحیان به کلیسا بروند یا از طریق اینترنت خود را در کلیسا حس کنند؛ این مهم است که رابطه آن‌ها با جهان مسیحیت و دنیاى کلیسا قطع نشود. ما باید تصمیم بگیریم، که رابطه را براى همیشه قطع کنیم و هر روز شاهد کاهش مؤمنان باشیم، یا این که بپذیریم این رابطه وجود داشته باشد؛ حتى به شکل مجازى. (27)

صد البته که مسجد مجازی یک آستانه است برای پر کشیدن به مسجد محله، یک عروج از مسجد مجازی به مسجد واقعی. شاید بی­جهت نباشد که معراج معنوی پیامبر از مسجد بود تا به مسجد.(28) و این فرآیند، یک انسان سرگشته از مدرنیته و تبلیغات صهیونیسم را به دامن اسلام آورده و در مأمن مسجد جای می دهد؛ «وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثابَةً لِلنَّاسِ وَ أَمْناً». (29)

ساخت مساجد مجازی به معنای دست کشیدن از مسجد سنتی نیست؛ بلکه در راستای تعالی ذکر خدا است. مگر نه آن است که می توان جوان آشفته در بازار دنیای دیجیتال را با همین ابزار جذب کرد و پس از زلال کردن فطرت گمشده­اش، دست او را گرفت و در گوشه­ای از مسجد سنتی گذاشت تا این بار به طور واقعی و نه مجازی، به طور فیزیکی و نه فقط ذهنی، به استماع حقیقت و کرنش در برابر خدایش بپردازد.

آیا جوانی غربی­ای که اساساً اسم مسجد به گوش او نخورده و یا به جهت تبلیغات سوء استکبار، از مسجد مفهومی بد در ذهن دارد، نباید با استفاده از تحولات جهانی، او را با حقیقت مسجد آشنا نمود؟

 

مسجد مجازی؛ بایسته چشم­انداز بیست­ساله ایران اسلامی

بجا است در این­جا به بند‌هایی از سند چشم­انداز اشاره کنیم که می توان با استنباط از آن‌ها جایگاه مسجد را در افق 1404 بررسی نمود و ناگزیر بودن از روی­آوری به مسجد مجازی را گوشزد نمود. بی­شک، هر گونه انحراف از این میثاق ملی، ایران را در رسیدن به آن هدف مبارک باز خواهد داشت و مسجد باید جایگاه و شأن خود را با تکیه بر این بند‌ها مشخص نماید.

در این­جا عباراتی از سند چشم­انداز را که با مسجد مرتبط می­شود، به تحلیل می­نشینیم.

در بخش‌های پیش آمد که نفوذ اینترنت در خاورمیانه در حال رشد بسیار سریع بوده و هم اکنون نزدیک به یک چهارم جمیعت آن از این پدیده برخورداند که با سرعت فزون آن، در افق 1404 جمیعت بسیار زیادی از آن بهره­مند خواهند شد. با توجه به پدیده نا میمون رسانه‌های تبلیغی غرب و نیز صهیونیسم و وهابیت در منطقه که هر دو دست به دست هم داده تا «همگرایی اسلامی و منطقه‌ای»(30) را به هم زنند، باید تنها درمان این درد، یعنی «تعالیم اسلامی و اندیشه‌های امام خمینی (ره)»(31) را با استفاده از این فناوری به گوش این مردم رساند.

تنها راه اشاعه این پیام مقدس، مسجد می تواند باشد. از این رو است که دشمن هماره با آن مخالف است. مستر همفر جاسوس بریتانیا در خاطراتش می­نویسد: «از بنای مساجد به هر صورت باید جلوگیری شود.»(32) به عبارت «به هر صورت» توجه نمایید. این موضوع همچنان سیاست راهبردی استکبار است.

مگر نه آن است که باید «جامعه ایرانی در افق این چشم‌انداز [بیست ساله]... برخوردار از دانش پیشرفته، توانا در تولید علم و فناوری»(33) باید باشد. آیا نباید این نیرو‌ها را باید مسجد تربیت کند؟ مگر نه آن است که مسجد محل پرورش و آموزش بوده است؟  آیا تا امام جماعتی که خود بر این ویژگی آراسته نگردد، می­تواند الگوساز باشد تا جوان از دانش پیشرفته برخوردار شده،(34) توانا در تولید علم و فناوری(35) گردد؟

کاهش استقبال جوانان از مسجد و فزونی استقبال آنان از اینترنت چیز قابل انکاری نیست. به نظر نگارنده، از مصادیق «مدیریت تحول» در کلام رهبری، «رفیق» نمودن این «رقیب» رسانه­ای با مسجد است. باید مواظب شد که در کشور اسلامی، رسانه‌های مدرن، رقیب در عرض مسجد نباشند بلکه یار مسجد و در طول آن قرار بگیرند.

نکته جالب آن­که سند چشم­انداز، تربیت این نیرو‌ها را «متکی بر سهم برتر منابع انسانی و سرمایه اجتماعی»(36) نموده است؛ چه سرمایه اجتماعی فراتر از مسجد و چه منابع انسانی­ای بهتر از نیروی‌های مؤمن مسجدی؛ چرا که علم مطلوب در سند چشم­انداز علم دینی و دین علمی است؛ نه علم سکولار. و بدیهی است که لازمه دست یافتن به علم دینی، تربیت نیروی‌های علمی آینده در قالب مسجد است.

آیا تربیت نیروی ایرانی با ویژگی‌های: «فعال، مسئولیت­پذیر، ایثارگر، مؤمن، رضایت‌مند... متعهد به انقلاب و نظام اسلامی و شکوفایی ایران و مفتخر به ایرانی بودن»(37) بخشی از وظیفه مسجد به جوانان را گوشزد نمی­کند؟ از کارکردهای مسجد می توان به نقش آن در پرورش افراد اشاره کرد که حکومت دینی بدان‌ها نیاز دارد؛ زیرا مسجد بار هدایت فکری و تربیتی نیروهای جامعه را بر دوش دارد.(38) در سایه رفت­وآمد به مسجد، خلق وخوی‌ها و آداب و منش‌های افراد تا حد بسیاری، هویدا می گردد. این تربیت و شناسایی، در روابط افراد با یکدیگر سازنده می­باشد؛ زیرا حاکمیت اسلامی می تواند از این رهگذر، نیرو‌های متعهد و کارآمد خود را بشناسد.(39)

مسجد برای این دو امر مهم برای حکومت اسلامی نقش­آفرینی می کند. همچنان که در دوران انقلاب و دفاع مقدس فرماندهان و نیروهای مردمی همه تربیت یافتگان مسجد بودند. امروزه نیز برای گزینش و تربیت افراد برای مدیریت سیاسی کشور باید از مسجد مدد گرفت.

مگر نه آن است که در زمان شکل­گیری انقلاب و نیز دوران هشت سال دفاع مقدس همین مساجد بودند که نیروی‌هایی متعهد و کارامد را تربیت کردند. اینک نیز بایسته است که به همراه پدیده تحول، در خود تحولی دیگر ایجاد کنیم و باز به پروش چنین انسان‌هایی که ایران1404 نیاز دارد، اقدام نماییم. همچنان که بیان شد، رهبر فرزانه نیز «لزوم استقبال از تحولات و پرهیز از ایستایی و رکود»(40) را خاطرنشان کردند.

 

ضرورت­های راه­اندازی مسجد مجازی

نگارنده، ضرورت راه­اندازی مسجد مجازی را از چند جهت می­بیند:

1. در بعد بین المللی؛ که جهان نیازمند عرفان و معنویت غنی اهل بیت(ع) می­باشد و یکی از ابزارهای سهل الوصول و جذاب فناوری، قالب مسجد مجازی است.

2. برای دست­یابی به چشم­انداز بیست­ساله باید از این مقوله غافل نماند.

3. تحول و نوآوری به عنوان یک بایسته ایران اسلامی، در زمینه مسجد نیز باید تحقق یابد؛ چنان­که رهبر انقلاب آینده­نگری و مدیریت تحول را لازمه جامعه روحایت دانسته­اند: «با توجه به مسئولیت سنگین حوزه‌های علمیه و روحانیت درخصوص دینداری مردم، اهمیت آینده­نگری بسیار مضاعف است».(41) البته باید توجه داشت که دنیای فردای ما مجازی­تر از دنیای امروز ما است به گفته آرمستو: (42) «تغییرات‌ در جهان‌ به‌ گونه‌ای‌ در حال‌ رشد انفجاری‌ است‌ که‌ نسل‌ 2100 و یا 2200، وقتی‌ به‌ زندگی‌ ما در اوایل‌ قرن‌ بیستم‌ نگاه‌ می‌کنند، می‌گویند: چه‌ مردم‌ غیر مدرن‌ و کهنه­گرایی‌ بوده‌اند».(43)

4. اگر چه احتمال دارد دیدگاه سنتی­گرایان با این مقوله آشتی نداشته باشد، ولی با همین مسجد مجازی می توان بیماران را که توان حضور در مسجد فیزیکی را ندارند، در مسجد مجازی بهره­مند ساخت. یادمان باشد که جذب کردن نسبی، بهتر از نیامدن هرگزی جوانان به مسجد است.

 

مبانی مسجد مجازی

مسجد مجازی، مبتنی بر حل مسائل ذیل در حوزه‌های مختلف از علوم اسلامی و انسانی است. امید آن می­رود که با بررسی عالمانه ابعاد آن، گامی بلند در ترویج آموزه‌های غنی اهل بیت (ع) برداریم. نگارنده به جهت رعایت اختصار در ارائه مقاله، موارد ذیل را فهرست­وار ارائه می­کند و تفصیل آن را به زمانی دیگر وا می­گذارد.

1. امکان استعمال واژه «مسجد» در مسجد مجازی؛ به صورت حقیقت یا منقول یا مجاز. جایگاه این مسأله در علم لغت و بحث الفاظ علم اصول فقه است.

2. آیا تقدسی که در متون دینی، بر مساجد بار شده است، مراد از آن فقط مسجد فیزیکی است؟ یا این­که اطلاق دارد؟ علم الحدیث و اصول فقه باید عهده­دار تحلیل این مسأله گردند.

3. آسیب­شناسی کلیساهای مجازی، تحلیل ادله مخالفان و موافقان، بررسی فرصت­ها و نیز تهدیدهای کلیساهای مجازی می تواند فضای روشنی را به روی ما بگشاید. نگاه جامعه­شناسانه، روان­شناسانه و رایانه­ای، لازمه پژوهش این مسأله می­باشد.

4. محتوا و شاکله اسلام در عین اشتراک با دیگر ادیان، حائز ویژگی­ها و امتیازات خاص است. و این موضوع، در قیاس مسجد با کلیسا و معابد ادیان دیگر خود را به­خوبی نمایان می­کند. از جمله مبادی مسجد مجازی، این است که تبیین کنیم آیا مسجد مجازی با محتوا و شاکله اسلام نیز همخوان است؟ چنان که این مطلب در خصوص  مقایسه کلیسای مجازی با محتوا و شاکله مسیحیت، و معابد مجازی با محتوا و شاکله دیگر ادیان نیز جاری است. گفتنی است نگارنده در طرح پژوهشی سال1387 از طرف دفتر مطالعات و پژوهش­های مرکز رسیدگی به امور مساجد در قم، مسأله «معابد و مساجد» را مورد تحلیل و بررسی قرار داده و فصلی از آن را به تبیین پتانسیل هر یک از ادیان نسبت به تحول در حوزه‌های مختلف کارکردی و یا معماری معابدشان اختصاص داده است.

 

انواع مسجد مجازی

مهم­ترین موارد و مباحثی را که می­توان در مسجد مجازی ارائه کرد، عبارت­اند از:

اوّل: کاربر وارد مسجد مجازی می شود و با توجه به نوع مخاطب و متناسب با زمان، موضوعات و اطلاعاتی چون: سخنرانی، تفسیر و حدیث به او ارائه می­گردد. وقت اذان به افق‌های مختلف اذان پخش شده و کاربر ناخودآگاه به مسجد فراخوانده می­شود؛ این یعنی هدایتگری مسجد مجازی به سوی مسجد واقعی؛

دوم: متولیان مساجد برنامه‌ها و فعالیت­های خود را در اینترنت به نمایش بگذارند؛

سوم: ارائه مفاهیم دینی و برنامه­های مربوط به مسجد در قالب بازی­های رایانه­ای؛

 

در پایان، همه علاقه­مندان به مسجد را به دیدن نمونه­ای از مسجد و کلیسای کاملاً مجازی دعوت می­کنم.

www.thebcom.org/mosquetour/index.htm   :نمونه مسجد مجازی

www.thevirtualchurch.com  نمونه کلیسای مجازی:

 منبع: فصل نامه ره آورد نور

http://www.rahavardnoor.com/

 

 

پاسخ:
بازدید کننده محترم مسجد مجازی
 مقاله دریافتی که از فصل نامه رهاورد نور انتخاب شده بود را دیدید.
 بخشی از این مقاله را اینجا تکراری ببینید:
"

ضرورت­های راه­ اندازی مسجد مجازی

نگارنده، ضرورت راه­ اندازی مسجد مجازی را از چند جهت می­ بیند:

1. در بعد بین المللی؛ که جهان نیازمند عرفان و معنویت غنی اهل بیت(ع) می­باشد و یکی از ابزارهای سهل الوصول و جذاب فناوری، قالب مسجد مجازی است.

2. برای دست­یابی به چشم­انداز بیست­ساله باید از این مقوله غافل نماند.

3. تحول و نوآوری به عنوان یک بایسته ایران اسلامی، در زمینه مسجد نیز باید تحقق یابد؛ چنان­که رهبر انقلاب آینده­ نگری و مدیریت تحول را لازمه جامعه روحایت دانسته ­اند: «با توجه به مسئولیت سنگین حوزه‌های علمیه و روحانیت درخصوص دینداری مردم، اهمیت آینده­ نگری بسیار مضاعف است».(41) البته باید توجه داشت که دنیای فردای ما مجازی­ تر از دنیای امروز ما است به گفته آرمستو: (42) «تغییرات‌ در جهان‌ به‌ گونه‌ای‌ در حال‌ رشد انفجاری‌ است‌ که‌ نسل‌ 2100 و یا 2200، وقتی‌ به‌ زندگی‌ ما در اوایل‌ قرن‌ بیستم‌ نگاه‌ می‌کنند، می‌گویند: چه‌ مردم‌ غیر مدرن‌ و کهنه­ گرایی‌ بوده‌اند».(43)

4. اگر چه احتمال دارد دیدگاه سنتی­ گرایان با این مقوله آشتی نداشته باشد، ولی با همین مسجد مجازی می توان بیماران را که توان حضور در مسجد فیزیکی را ندارند، در مسجد مجازی بهره­ مند ساخت. یادمان باشد که جذب کردن نسبی، بهتر از نیامدن هرگزی جوانان به مسجد است."

اکنون این شما فرهیخته ی بازدید کننده ی مسجد مجازی هستید که اقدام کنید!

اقدام شما چندین روش می تواند باشد:

یا اینکه شما هم موافق مسجد مجازی در اینترنت هستید که در این صورت ممکن است اقدام به تاسیس سایت یا وبلاگ مسجد کنید.
که متناسب با نیت و هدف خود اقدام می کنید.
و اگه مؤسس مسجد نشوید با این مسجد مجازی یا دیگر مساجد مجازی همکاری می کنید که اولین اقدام می تواند ابراز نظر در بخش نظر همین صفحه باشد.

یا اینکه مخالف ایجاد مسجد مجازی در فضای جهانی اینترنت هستیدٰ که در این صورت هم یا فوری این وبلاگ را می بندید و سراغ کارهای دیگرتان در اینترنت می روید؛ یا اینکه در با یک کلیک وارد بخش نظر این صفحه می شوید و دلیل مخالفت خودتان را با وجود مسجد مجازی در اینترنت می نویسید تا قضاوت را بر عهده ی دیگر میهمانان این وبلاگ بگذارید.

بفرمایید این شما و این هم بخش نظر
سلام
با عنوان مسجد مجازی لینک شدید
منتظر حضور و نظرات شما هستیم
تشکر جالب بود مخصوصا قسمت ذائقه موسیقی راک ایرانی و آهنگ های خارجی
و من الله توفیق

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی