نقش مسجد در دگرگونیهای فرهنگی و فعالیت های فرهنگی روح دار |
|
|
کلیسا، کنیسه، آتشکده، دیر، صومعه و خانقاه، واژههایی هستند که در بررسی تاریخ ادیان و فرق همواره به چشم میآیند. دلیل اهمیت و ماندگاری این مراکز در تاریخ، تأثیرگذاری و نقش انکارنشدنی آنها در حرکتهای اجتماعی و فرهنگی است. اگر نگاهی به کتابهای تاریخی بیندازیم، میبینیم که گردهماییهای مذهبی و دینی، یکی از شاخصترین مؤلفههای مشترک میان همة ادیان و فرقههاست؛ حتی بتپرستها هم مکانی داشتهاند که در آن جمع میشدهاند و عبادت میکردهاند. مهمترین ثمرة این اجتماعها، هماندیشی و ایجاد انس و الفت میان مؤمنان به یک دین برای انجام فعالیتهای اجتماعی است؛ چراکه هر جنبش اجتماعی و هر جریانسازی فرهنگی، زمانی میتواند در سطح جامعه موفق شود که میان افراد آن انسجام و همدلی وجود داشته باشد. علاوه بر این، این گردهماییها میتواند نوعی قدرتنمایی و صفآرایی در برابر دشمنان به شمار بیاید. یکی از مهمترین مراکز دینی که آثار آن در عرصه اجتماعی و فرهنگی بیش از سایر ادیان به چشم میخورد، مسجد است. دین اسلام نیز مانند همة ادیان، پیروان خود را به اجتماع در مکانی مخصوص دعوت میکند تا میان قلوب آنان ایجاد الفت نموده، آنها را برای جنبشهای فرهنگی و اجتماعی آماده سازد. این مکان در اسلام، مسجد نام دارد. آیات و روایات مختلفی که مؤمنان در آن به ساختن مساجد و رسیدگی به امور آن توصیه شدهاند، یکی از نمونههای این تشویقها و ترغیبهاست. دلیل این امر را میتوان نسبت مستقیم میان آبادی مراکز دینی و نیرومندی جنبشهای اجتماعی و فرهنگی عنوان کرد. به عنوان نمونهای بارز، میتوان فرهنگ سکولار را پس از کنارهگیری کلیسا از جامعه مسیحیت مد نظر قرار داد. به بیانی واضحتر میتوان گفت که تعطیلی یک مرکز مذهبی باعث شد تا دین از صحنه زندگی اجتماعی کناره گیرد. در
دنیای اسلام نیز میتوان ردپای این اثرگذاری را از ناحیه مراکز دینی |